عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ من خوش آمدید

آمار مطالب

:: کل مطالب : 509
:: کل نظرات : 5

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 62
:: باردید دیروز : 1
:: بازدید هفته : 367
:: بازدید ماه : 1418
:: بازدید سال : 2066
:: بازدید کلی : 38293

RSS

Powered By
loxblog.Com

بچه لاستیکی
یک شنبه 23 اسفند 1394 ساعت 14:27 | بازدید : 709 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

عکس پسر بچه 2 ساله بابلی در روزنامه بریتانیایی “دیلی میل”

عکس پسر بچه 2 ساله بابلی در روزنامه بریتانیایی “دیلی میل”

عکس پسر بچه 2 ساله بابلی در روزنامه بریتانیایی “دیلی میل” روزنامه بریتانیایی “دیلی میل” با انتشار گزارشی یکی از استعدادهای آینده ژیمناستیک ایران را معرفی کرده است:آرات حسینی. این پسربچه دو ساله قادر به انجام حرکات پیچیده ژیمناستیک است. 

این روزنامه بریتانیایی در ادامه می نویسد:”او زمانی شروع به یادگیری حرکات ژیمناستیک کرد که تنها نه ماه سن داشت. این کودک در حال حاضر بیش از 18 هزار نفر دنبال کننده در اینستاگرام دارد. پدر او امیدوار است که پسرش روزی به ستاره ای دست نیافتنی در عرصه ورزش تبدیل شود.”

 دیلی میل در ادامه اشاره می کند که پشتک زدن ، حفظ تعادل در حین انجام حرکات سخت ژیمناستیک از جمله کارهای جالب و عجیب این کودک 2 ساله ایرانی هستند. دیلی میل از اقدامات او به عنوان ایجاد کننده طوفان در شبکه های اجتماعی یاد کرده است و افزوده که همگان از میزان بالای انعطاف پذیری این کودک شگفت زده شده اند.

آرات به همراه محمد و فاطمه پدر و مادرش در بابل در استان مازندران زندگی می کند. پدرش گفته که او روزانه 20 تا 30 دقیقه تمرین می کند و هیچ آموزش حرفه ای ندیده است. 

 

عکس پسر بچه 2 ساله بابلی در روزنامه بریتانیایی "دیلی میل"

 

عکس پسر بچه 2 ساله بابلی در روزنامه بریتانیایی "دیلی میل"

 

عکس پسر بچه 2 ساله بابلی در روزنامه بریتانیایی "دیلی میل"

 

عکس پسر بچه 2 ساله بابلی در روزنامه بریتانیایی "دیلی میل"

 

عکس پسر بچه 2 ساله بابلی در روزنامه بریتانیایی "دیلی میل"

 

عکس پسر بچه 2 ساله بابلی در روزنامه بریتانیایی "دیلی میل"

 

عکس پسر بچه 2 ساله بابلی در روزنامه بریتانیایی "دیلی میل"

 

عکس پسر بچه 2 ساله بابلی در روزنامه بریتانیایی "دیلی میل"
 
 


:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پاداش نیکوکاری
یک شنبه 23 اسفند 1394 ساعت 11:9 | بازدید : 656 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

داستان بسیار زیبای پاداش نیکوکاری

داستان بسیار زیبای پاداش نیکوکاری

 چند روزی به آمدن عيد مانده بود. بیشتر بچه ها غایب بودند، یا اکثرا رفته بودند به شهرها و شهرستان های خودشان یا گرفتار کارهای عید بودند اما استاد ما بدون هیچ تاخیری آمد سر کلاس و شروع کرد به درس دادن.

 استاد خشک و مقرراتی ما خود مزیدی شده بر دشواری درسها…

بالاخره کلاس رو به پایان بود که یکی از بچه ها خیلی آرام گفت: استاد آخر سالی دیگه بسه!

استاد هم دستی به سر تهی از موی خود کشید! و عینکش را از روی چشمانش برداشت و همین طور که آن را می گذاشت روی میز، خودش هم برای اولین بار روی صندلی جا گرفت.

استاد 50 ساله ‌مان با آن كت قهوه‌اي سوخته‌اي كه به تن داشت، گفت: حالا که تونستید من رو از درس دادن بندازید بذارید خاطره ای رو براتون تعریف کنم.

من حدودا 21 یا 22 سالم بود، مشهد زندگی می کردیم، پدر و مادرم کشاورز بودند با دست های چروک خورده و آفتاب سوخته، دست هایی که هر وقت اون ها رو می دیدم دلم می خواست ببوسمشان، بویشان کنم، کاری که هیچ وقت اجازه آن را به خود ندادم با پدرم بکنم اما دستان مادرم را همیشه خیلی آرام مثل “ماش پلو” که شب عید به شب عید می خوردیم بو می کردم و در آخر بر لبانم می گذاشتم.

 استادمان حالا قدری هم با بغض کلماتش را جمله می کند: نمی دونم بچه ها شما هم به این پی بردید که هر پدر و مادری بوی خاص خودشان را دارند یا نه؟ ولی من بوی مادرم را همیشه زمانی که نبود و دلتنگش می شدم از چادر کهنه سفیدی که گل های قرمز ریز روی آن ها نقش بسته بود حس می کردم، چادر را جلوی دهان و بینی‌ام می گرفتم و چند دقیقه با آن نفس می کشیدم…

 اما نسبت به پدرم؛ مثل تمام پدرها؛ هیچ وقت اجازه ابراز احساسات پیدا نکردم جز یک بار، آن هم نه به صورت مستقیم.

نزدیکی های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیارم.

 از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق، هق مردانه ای را شنیدم، از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم…استاد حالا خودش هم گریه می کند…

پدرم بود، مادر هم آرامش می کرد، می گفت آقا! خدا بزرگ است، خدا نمیذاره ما پیش بچه ها کوچیک بشیم، فوقش به بچه ها عیدی نمی دیم، قرآن خدا که غلط نمی شه اما بابام گفت: خانم نوه هامون تو تهران بزرگ شدند و از ما انتظار دارند، نباید فکر کنند که ما …

حالا دیگه ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های بابام رو از مادرم بپرسم، دست کردم توی جیبم، 100 تومان بود، کل پولی که از مدرسه گرفته بودم، گذاشتم روی گیوه های پدرم و خم شدم و گیوه های پر از خاک و خلی که هر روز در زمین زراعی، همراه بابا بود بوسیدم.

آن سال همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قد که هر کدام به راحتی “عمو” و “دایی” نثارم می کردند.بابا به هرکدام از بچه ها و نوه ها 10 تومان عیدی داد، 10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی داد به مامان.

اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم، که رفتم سر کلاس.

بعد از کلاس آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم اتاقش، رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ زوار درفته گوشه اتاقش درآورد و داد به من.

گفتم: این چیه؟

“باز کن می فهمی”

باز کردم، 900 تومان پول نقد بود!

این برای چیه؟

از مرکز اومده؛ در این چند ماه که اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند…

راستش نمی دونستم که این چه معنی می تونه داشته باشه، فقط در اون موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم این باید 1000 تومان باشه نه 900 تومان!

مدیر گفت از کجا می دونی؟ کسی بهت گفته؟ گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین !!!

راستش مدیر نمی دونست بخنده یا از این پررویی من عصبانی بشه اما در هر صورت گفت از مرکز استعلام می‌گیرد و خبرش را به من می دهد.

روز بعد تا رفتم اتاق معلمان تا آماده بشم برای کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتنت استعلام کردم، درست گفتی، هزار تومان بوده نه نهصد تومان، اون کسی که بسته رو آورده صد تومانش را کِش رفته بود که خودم رفتم ازش گرفتم اما برای دادنش یه شرط دارم…

چه شرطی؟ بگو ببینم از کجا می دونستی؟ نگو حدس زدم که خنده دار است.

 ***

استاد کمی به برق چشمان بچه ها که مشتاقانه می خواستند جواب این سوال آقای مدیر را بشنوند، نگاه کرد و دسته طلایی عینکش را گرفت و آن را پشت گوشش جا داد و گفت:

 

به آقای مدیر گفتم هیچ شنیدی که خدا 10 برابر عمل نیکوکاران به آن ها پاداش می دهد؟!!



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پاسخ به یک شبهه
یک شنبه 23 اسفند 1394 ساعت 9:57 | بازدید : 723 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

بسم الله الرحمن الرحيم

آيا زنده بودن شهدا ربطي به شنوايي آنان از اين دنيا دارد؟

نمیدونم با وبلاگ قرآن هدایتگر است و نویسنده آن آشنا هستید یا نه اما در قالب تبلیغات لینک یک متن برایم ارسال شد الان ، که بد ندیدم من هم همین الان بهش پاسخ بدم 

امروز بلاخره در اين پست مي خواهم در مورد آيه 169 سوره آل عمران که به آيه "شهدا زنده اند" معروف است و همينطور حديثي از رسول الله که به اعتقاد گمراهان رسول در جنگ بدر مرده ها را صدا زده و اعتقاد داشته است که مردگان از اين دنيا مي شنوند، بحث کنم.

گمراهان مي گويند: الله در اين آيه فرموده شهدا زنده اند و ما معتقديم علي شهيد شده است، پس علي حي است و ميت نيست و مي تواند صداي ما را بشنود. اين در حالي است که خدا در اين آيه صرفا فرموده: به شهدا ميت نگوييد و الله هرگز نفرموده که ميت ها مي شنوند. بلکه گمراهان استدلال مي کنند که چون شهدا زنده اند پس از اين دنيا مي شنوند!

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ? بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ

و كسانى را كه در راه خدا كشته شده‌اند مرده مپندار، بلكه آنها زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى‌شوند

سوره آل عمران آيه 169

در جواب گمراهان بايد گفت؛ اگر فکر مي کنيد که وقتي مي گويم ميت ها از اين دنيا نمي شنوند خلاف اين آيه اعتقاد دارم، سخت در اشتباه هستيد و بلکه اين شماييد که قايل به اين شده ابد قرآن تضاد دارد! بله من با اين گفته که ميت ها نمي شنوند خلاف اين آيه اعتقاد ندارم بلکه اين شماييد که وقتي مي گوييد ميت ها مي شنوند خلاف قرآن اعتقاد داريد. اين را توجه داشته باشيد که الله نفرموده ميت ها مي شنوند بلکه فرموده آنها زنده اند و شنوايي ميت ها را شما استدلال کرده ايد و ما در اين پست و پست هاي آينده به رد اين استدلال مي پردازيم.

قرآن در چند جا فرموده که مرده ها نمي شنوند، خب من هم همين را مي گويم

مثلا يک مورد آن سوره نمل آيه 80

مسلّماً تو نمي‌تواني سخنت را به گوش مردگان برساني، و نمي‌تواني کران را هنگامي که روي برمي‌گردانند و پشت مي‌کنند فراخواني!

اين آيه دو قسم دارد. قسمت اول آيه رسول نمي تواند صداي خود را به گوش ميت ها برساند به قسمت قسمت دوم تشبيه شده است. يعني مردگان مانند کراني هستند که پشت کرده اند صداي ما را نمي شنوند. اگر مردگان مي شنيدند در اين صورت به کراني که پشت کرده اند تشبيه نمي شدند!!! و همينطور در سوره فاطر آيه 22 و...

نه تنها مي گويم شهدا زنده اند، بلکه کل انسان هايي که تا قبل از اين مرده اند نيز، زنده اند! کجا زنده اند؟ اين مهم است، جواب اين است: نزد پروردگارشان! برويد آيه را دوباره با دقت بخوانيد، آن ها نزد پروردگارشان زنده اند. اين زنده بودن "عند ربهم" هرگز مخالف اعتقاد به ناشنوايي ميت ها از اين دنيا نيست؛ بلکه برعکس در تضاد با اعتقاد کسايي است که مي گويند ميت ها شنوا هستند. ميدانيد چرا؟ جوابش فقط با کمي دقت مشخص مي شود بقدري واضح است که نه حديث و نه تفسير لازم نيست.

خدا در آيه 42 سوره زمر مي فرمايد

خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مي‌کند، و ارواحي را که نمرده‌اند نيز به هنگام خواب مي‌گيرد؛ سپس ارواح کساني که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه مي‌دارد و ارواح ديگري را (که بايد زنده بمانند) بازمي‌گرداند تا سرآمدي معيّن؛ در اين امر نشانه‌هاي روشني است براي کساني که انديشه مي‌کنند

برادران و خواهران، روح هرگز نمي ميرد، چه روح ما که در دنيا زنده ايم و مي خوابيم و روحمان که طبق اين آيه نزد الله ميرود، و چه روح کسايي که از اين دنيا وفات ميابند و روحشان نزد خدا ميرود. روح خواب رفته ها و وفات يافته ها، هردو نزد خداست و هردو نزد پروردگارشان زنده هستند

وقتي مي گويم "مرده از اين دنيا نمي شنود" اين هيچ تضادي با زنده بودن روح نزد خدا ندارد. به اين دليل که اساسا زنده بودن روح هيچ ارتباطي به شنيدنش از اين دنيا ندارد، تعقل کنيد! روح که هميشه زنده است! چه روح ما که خواب مي رويم و چه روح ميت ها که نزد خدا هستند. روح معدوم مي شود نه ميت. اين جسم است که ميت مي شود.

اگر قرار بود روح کسي که ميت شده و نزد خدا زنده است از اين دنيا بشنود، خب طبق اين استدلال شما بايد وقتي خواب هستيم، بتواتيم مثلا دزدي را که به خانه مان آمده ببينيم يا صداي کسي را وقتي با ما صحبت مي کند بشنويم!

خب از عقل و منطق خود سوال کنيد. خدا مي فرمايد وقتي مي خوابيد روح شما را به سوي خودم مي برم يعني همان جا که روح ميت ها هست، آيا در وقت خواب که روحتان نزد پروردگارتان است، امتحان کنيد، اگر مادرتان براي آزمايش هم که شده تا صبح با شما صحبت کند و شما خواب باشيد، آيا شما چيزي مي شنويد؟ آيا اگر صبح مادرتان از شما مساله را جويا شود شما مي توانيد به او پاسخي بدهيد؟ چيزي شنيده ايد؟ خب پس چرا تعقل نمي کنيد؟ روشن است که وقتي خواب هستيم چيزي از اين دنيا نمي شنويم و اگر کسي خلاف اين بگويد که در خواب مي شنويم متضاد حرف زده است هم با قرآن و هم با عقل و منطق تضاد دارد

شما فقط وقتي شنوا مي شنويد که روح اجازه برگشت به جسم تان را بگيرد، براي همين است اگر کسي با شما صحبت کند تنها آخرين حرف او را بياد مي آوريد. چون اساسا بشر وقتي از اين دنيا مي شنود و آگاه است که روح و جسم با هم در ارتباط باشند. کل زماني که روح نزد الله است شما هيچ نمي شنويد و بعد از آن که خدا اذن بازگشت به جسم را داد، آنوقت شما فقط کلام آخري را مي شنويد که با شما گفته اند.

روح همه، هم علي هم محمد و... الان نزد پروردگارشان زنده است و از نعمت هايي که خدا به آنها ارزاني داده خوشحال اند، جسم محمد و علي و... نيز الان خاک است. خدا فقط در قيامت است به روح آن هايي که ميت شده اند اذن مي دهد که به جسم برگردد. عزيزان جسم ماده است هر ماده اي مستلزم آن است که مکاني داشته باشد، يک ماده در يک زمان دو جا نيست. اگر روح به جسم برگردد طبق آيات قرآن آن جسم زنده مي شود. اگر آن جسم زنده شود فقط در آن صورت است که مي تواند از اين دنيا آگاه شود. شنوايي از اين دنيا فقط با ارتباط جسم و روح ممکن است. اگر ارتباط اين دو قطع شود نه جسم از اين دنيا مي شنود و نه روح از اين دنيا مي شنود

روح زنده ما وقتي خوابيم نزد خداست

روح زنده کسايي هم که وفات يافته اند نزد خداست

به همان دليل که وقتي خوابيم چيزي از اين دنيا نمي بينيم و نمي شنويم

به همان دليل نيز، وفات يافته ها اين دنيا را نمي بينند و نمي شنوند

روح فرعون، روح نمرود، روح ابن ملجم، روح محمد و... روح همه الان زنده است، نزد پروردگارشان زنده است. بعضي طبق آيات قرآن از نعمت ها خوشحال اند و برخي عذاب مي بينند.

حالا بپردازيم به حديث

کتاب صحيح بخاري، شماره حديث: 3747

(حديث مرفوع) حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْمُنْذِرِ ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُلَيْحِ بْنِ سُلَيْمَانَ ، عَنْ مُوسَى بْنِ عُقْبَةَ ، عَنْ ابْنِ شِهَابٍ ، قَالَ : " هَذِهِ مَغَازِي رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ " , فَذَكَرَ الْحَدِيثَ ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَهُوَ يُلْقِيهِمْ : " هَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَكُمْ رَبُّكُمْ حَقًّا " ، قَالَ : مُوسَى ، قَالَ نَافِعٌ : قَالَ عَبْدُ اللَّهِ : قَالَ نَاسٌ مِنْ أَصْحَابِهِ : يَا رَسُولَ اللَّهِ تُنَادِي نَاسًا أَمْوَاتًا ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " مَا أَنْتُمْ بِأَسْمَعَ لِمَا قُلْتُ مِنْهُمْ " ، قَالَ أَبُو عَبْد اللَّهِ : " فَجَمِيعُ مَنْ شَهِدَ بَدْرًا مِنْ قُرَيْشٍ مِمَّنْ ضُرِبَ لَهُ بِسَهْمِهِ أَحَدٌ وَثَمَانُونَ رَجُلًا , وَكَانَ عُرْوَةُ بْنُ الزُّبَيْرِ ، يَقُولُ : قَالَ الزُّبَيْرُ : قُسِمَتْ سُهْمَانُهُمْ فَكَانُوا مِائَةً وَاللَّهُ أَعْلَمُ " .

رسول در اين حديث فرموده: شما شنواتر از آنها به آن چه به آن ها مي گويم، نيستيد

اين استناد گمراهان است، براي اين که توجيهي پيدا کنند براي آيه آل عمران و حرف خود را درواقع با روايت به آيه بچسبانند! اين حديث تا اينجا، کاملا برخلاف آيه هاي 80 سوره نمل و 22 سوره فاطر است، اگر اينطور باشد در کلام الله تضاد پيش آمده و دست آويزي براي رد قرآن توسط اسلام ستيزان مي شود ولي جالب است ذات رياکارانه شان، هرگز به آن ها اجازه نمي دهد که ادامه اين حديث را بخوانند و در همه جا اين حديث را تا اينجا ذکر مي کنند از پدر بزرگ هايشان تا همين جا مي شنوند، در کتاب هايشان تا همين جا مي نويسند. ولي توجه داشته باشيد، اين حديث ادامه دارد!!! اگر اين حديث در اينجا تمام بشود، کاملا خلاف قرآن است! ولي اين حديث اهل سنت است و اين پايان حديث نيست!

چون خدا به رسول در قرآن فرموده، تو هرگز نمي تواني مردگان و کساني که در گورها هستند را شنوا کني، يعني مردگان شنوا نيستند و يکي با قدرتي لازم است تا آنها را شنوا کند و اين قدرت فقط خداست. پس مردگان شنوا نيستند. پس يعني رسول اين را نمي دانسته و قرآني که بر او نازل مي شده را فراموش مي کرده است؟!!! و اگر مي دانسته مردگان نمي شنوند پس چرا با وجود اين، چنين حرفي فرموده است، منظور رسول الله از اين حرف چه بوده است؟!!!

طبق آيه زير قدرت شنوا کردن مردگان فقط در دست خداست

وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ ? إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ ? وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ

و زندگان و مردگان برابر نيستند. خدا هر كه را خواهد مى‌شنواند. و تو نمى‌توانى سخن خود را به مردگانى كه در گور خفته‌اند بشنوانى.(35:22)

سوره فاطر آيه 22

 

تمام دعوت وبلاگ "قرآن هدايتگر است" همان طور که در پست "هدف از دعوت وبلاگ قرآن هدايتگر است" نوشته شده است،در همين آيه 22 سوره فاطر خلاصه مي شود؛عزيزان! الله بيهوده نفرموده که او شنوا و بيناست، مي دانيم که صفات الله يعني همين شنوايي و بينايي مطلق هستند و کسي مثل آنها را ندارد و اگر کسي صفات الله را براي کس ديگري قايل شود مشرک است. از طرفي مي دانيم که همه موجودات زنده و بندگان الله، هم شنوا هستند و هم بينا هستند. اما نکته اين جاست که هيچ کس مانند الله در يک لحظه هرگز همه چيز را نمي شنود. جز خدا کسي نمي تواند ميليون ها نفر را که در يک زمان او را مي خوانند، ببيند و بشنود.

بياييد ادامه حديث را در حديث شماره 4724 در کتاب مسند أحمد بن حنبل يا در همانکتاب صحيح بخاري حديث شماره 1288 بخوانيم

 (حديث مرفوع) حَدَّثَنَا يَزِيدُ ، أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ يَعْنِي ابْنَ عَمْرٍو ، عَنْ يَحْيَى بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَاطِبٍ أَنَّهُ حَدَّثَهُمْ ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ أَنَّهُ قَالَ : وَقَفَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَى الْقَلِيبِ يَوْمَ بَدْرٍ ، فَقَالَ : " يَا فُلَانُ يَا فُلَانُ ، هَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَكُمْ رَبُّكُمْ حَقًّا ؟ أَمَا وَاللَّهِ إِنَّهُمْ الْآنَ لَيَسْمَعُونَ كَلَامِي " ، قَالَ يَحْيَى : فَقَالَتْ عَائِشَةُ : غَفَرَ اللَّهُ لِأَبِي عَبْدِ الرَّحْمَنِ ، إِنَّهُ وَهِلَ ، إِنَّمَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " وَاللَّهِ إِنَّهُمْ لَيَعْلَمُونَ الْآنَ أَنَّ الَّذِي كُنْتُ أَقُولُ لَهُمْ حَقُّ ، وَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ : إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتَى سورة النمل آية 80 وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ سورة فاطر آية 22 .

اين احاديث، حديث هاي مرفوع بودند و نزد اهل سنت صحيح هستند

تعريف حديث مَرفُوع: آن است که به رسول خدا نسبت داده شود، از گفتار يا کردار يا اعمالي که به حضور مبارک انجام شده و يا صفتي، سند آن متصل باشد يا منقطع يکسان است.

ام المومنين عايشه در اين حديث که ادامه و تکميل کننده حديث بالا بود فرمودند: خدا از ابي عبدالرحمن ببخشايد، درست است که رسول الله اين را فرموده اند، ولي او اشتباه فکر مي کرده که رسول الله منظورش آن بوده است، چون اگر منظور رسول الله اينطور باشد که عبدالرحمن مي گويد، رسول خدا بر خلاف آيه فاطر و نمل سخن گفته است، بلکه رسول خدا منظورش اين بوده و فرموده: الان اين مشرکان کشته شده جنگ بدر، به يقين حرف هايي که در زمان حيات شان به آن ها مي گفتم و دعوت شان مي کردم، به يقين آن حرف هايم رسيدند، فهميدند حرفايي که من به آن ها ميزدم حق بود، بلکه حتي از الان شما نيز بهتر يقين پيدا کرده اند چرا که آن ها در حال حاضر فرشتگان را که بر پشت شان ميزنند، مي بينند و آگاه شدند، ولي شما هنوز چيز هايي که آن ها ديده اند، نمي بينيد و هنوز بر شما غيب مانده است و شما به اندازه آنان حرف هاي من را مطمين نيستيد. آن ها وعده هاي الله را همين الان از شما بهتر مي بينند، يعني آن ها به "علم اليقين" و به "عين اليقين" رسيده اند و شما اينطور نيستيد.

 

خب! اين دو برداشت کاملا متفاوت بود، از دو صحابه بزرگوار، يکي عبدالرحمن و ديگري ام المومنين عايشه، بايد ديد کدام برداشت صحيح و مطابق قرآن است، مسلما هر حديثي که در تضاد با قرآن باشد، باطل است و پر واضح که حديث مورد استناد گمراهان تا آنجا، کاملا برخلاف قرآن است! ولي ادامه حديث و برداشتي که ام المومنين عايشه داشته اند، کاملا موافق قرآن است. اگر برداشت ام المومنين عايشه نبود، الان اين حديث نزد اهل سنت مردود و باطل مي بود چون کاملا برخلاف قرآن است. درستش هم همين است که احاديث متضاد با قرآن را باطل بدانيم، چون قرآن حجت است و الله قول حفاظت از قرآن را داده است

من احساس مي کنم که تنفر گمراهان نسبت به ام المومنين، بر ميگردد به همين حديث هاي نقل شده از ايشان، چون اساس مذهب آن ها با همين احاديث باطل شده است. خدا به صورت واضح فرموده که مردگان نمي شنوند. ديگر بايد به چه صورت مي گفت تا شما باور کنيد؟ آيا بايد خدا خود بيايد و حضورا به دست تک تک شما نامه دهد يا سخن بگويد؟

مگر انتظار آنان غير از اين است كه خدا و فرشتگان، در [زير] سايبانهايى از ابر سپيد به سوى آنان بيايند و كار يكسره شود؟ و كارها به سوى خدا بازگردانده مى‌شود

سوره بقره آيه 210

 

توجه: با اينکه اين پست کامل هست ولي ممکن است در آينده ويرايش شود

آدرس مطلبی که عینا اینجا کپی شده :

http://i-am-moamen2.loxblog.com/post/13

 ***************************

 

اول باید از شما پرسید که شما از قرآن چرا استفاده ابزاری جهت دار میکنید ؟ 

بله قرآن ابزار است اما ابزار هدایت انسان ها نه ابزار رسیدن به خواسته های

نفسانی انسان ها در مباحث فلسفی خود هدایت نوعی خواسته

و میل درونی است به شرط آن که به سمت کمال باشد نه زوال

بگذریم پاسخ شما

باید گفت که قرآن سرشار از مفاهیم عمقیق است و حتی نگاه سطحی به قرآن هم اگر داشته باشیم باید قدرت فهم قرآن را داشته باشیم و این موهبتی است الهی برای نسل آدم (ص).

اشاره ای به داستان های پیامبران که در قرآن آمده و یاران برخی پیامبران از ایشان میخواستند تا از سرنوشت بعضی انسان یا حتی گاهی اوقات طعم مرگ آگاه شوند مردگان را زنده کنند به اذن الهی ، و انان نیز دست به دعا به درگاه خداوند برداشته و از خدای خویش زنده شدن مردگان را می خواستند و خداوند به ایشان می فرمود : 

ای پیامبر من به سر هر قبر که میخواهی برو و بگو بلند شو  تا او زنده شود 

نمونه این مسائل را میتوان در میان قوم حضرت عیسی و اصحاب ایشان یا حضرت موسی و قوم اصحاب ایشان فراوان دید و شنید که در قرآن کریم نیز به برخی از آن ها اشاراتی شده . 

حالا سوال :

چرا خداوند نگفت که ای پیامبر من به سر هر قبر که میخواهی برو تا من به او بگویم بلند شو زنده شو ؟؟؟!!!

باز هم کاری به جواب این سوال نداریم 

در میان اهل سنت و تشیع هر یک آداب و رسوماتی داریم که اغلب مشترک هستند مثل قرآن خواندن و نمازگزاردن برای میت و هدیه آن به روح شخص متوفی . 

و حدیث و آیه فراوان داریم در این خصوص و کلامی که خداوند درهنگام رسیدن این هدایا از سوی افراد به عرش الهی به متوفی چه میگوید !!!

فهم این مطالب بیان شده با توجه به سادگی بیان برای هر شخصی که ابتدایی ترین سطح مطالعه را هم داشته بسیار آسان است . 

ادامه مطلب :

شنوا و مرده بودن افراد موضوعی است بسیار ساده خداوند خودش می فرماید اگر گناه نکنید و روزه دار باشد اعضاء و جوارح شما یعنی با جسم و روح خود ( فکر و تخیل ) گناه نکنید پرده اسرار از چشم شما می اندازم یعنی آن چه که یک انسان معمولی نمی شنود شما می شنوی ان چه یک انسان معمولی نمی بیند شما می بینی ان چه یک انسان معمولی نمی تواند انجام دهد شما می توانی انجام بدهی . خداوند خودش می گوید تو از من خدا اطاعت کن تا دنیا را به اطاعت از تو در آورم .

بسیار افرادی هستند که خداوند آن ها را به حال خودشان واگذار کرده به واسطه گناه فراوان که کرده اند . این ها به واقع مردگان متحرک هستند . از فهم و درک و دیدن و شنیدن ساده ترین مطالب عاجز هستند . میخورن می بینند میشنون اما این ها همه ظاهری است چون باطن ندارن یعنی روحشان سیاه شده و برده های شیطان شده اند. 

مصداق آیه 80 سوره نمل فکر نمیکنید همین افراد باشند ؟؟؟

فکر نمی کنید مصداق آیه 22 سوره فاطر شما همین افراد باشند؟؟؟

********************

تازه اصلا بازم کاری به کتب صحاح سته و احادیثی که میتونم بابت حرفام بهشون استناد کنم 

بازم ندارم !!! 

************************************

بحث خواب و مثال مادرانه ای که زده ای رو نقد میکنم در علوم طبیعی یا همون پزشکی یه بحث اثبات شده ای داریم تحت عناوین ادراک محیطی بیمار یا حتی یک شخص سالم که وقتی در خواب هست یا در کما هست باهش حرف بزنی میفهمه و مغزش از خودش واکنش نشون میده و این مثال شما بابت این موضوع کاملا بیجا و اشتباه است !!!حتی فرد میتونه به همین شیوه در خواب آموزش ببینه !!! و یادگیری داشته باشه !!!

نمیدونم مطالعه دارید شما یا نه اما خیلی از افراد زنده هم هستن که گفتم نمیفهمن میخورن می پوشن راه میرن نگاه میکنن اما انگار زنده نیستن این ها مثال همون مردگان متحرک هستن قرآن بخونی نصیحت کنی پند بگی فایده نداره قصی القلب شدن قابل درک نیست خیلی حرف ها براشون . 

شما مباحث متعدد مثل هدایت پذیری رو با نگاهی سطحی به مطالب دیدی و با هم قاطی کردی . 

زنده بودن باید گفت که همه انسان ها زنده هستند پس از مرگ و این مخصوص شهید نیست اما جایگاهی که شهید نزد خداوند داره بقیه افراد ندارن این جایگاه مخصوص شهیده . 

بدانید :

هرکس از این دنیا به اندازه فهم خودش برداشت میکنه !!!

 

این متن در آینده تکمیل خواهد شد !!!

 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آیا در کف دستتان حرف M پدیدار است؟
یک شنبه 23 اسفند 1394 ساعت 9:28 | بازدید : 652 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

آیا در کف دستتان حرف M پدیدار است؟

 

کف‌بینی یک هنر باستانیست که ریشه آن در هندوستان و چین بوده است. این هنر در ابتدا بخشی از طالع‌بینی هندوها بوده و پس از آن، از طریق کتاب چینی ئی چینگ (کتابی مقدس چینیان و کهن‌ترین متن به‌جامانده از چین باستان) به شهرت رسیده است. ارسطو نیز به این هنر علاقه‌مند شد، و به گسترش محبوبیت این هنر در اروپا و غرب آسیا کمک کرد.

 این هنر و محبوبیت‌اش کماکان مثل گذشته باقی مانده، بسیاری معتقدند کف‌بینی هیچ پایه‌ی علمی ندارد و آن را به سرعت رد می‌کنند، ولی اگر واقعا آن را بشناسیم، اعتراف خواهیم کرد کاملا حقیقی و درست می باشد.

 ولی یکی از چیزهای مهمی که باید با دقت دنبال‌اش بگردیم، حرف ‌M روی کف دست می باشد. این شکل از به هم پیوستن خطوط قلب، سر، و زندگی ایجاد می‌شود. حرف M روی کفِ دست‌ همه‌ی آدم‌ها وجود ندارد.

 شمار افرادی که چنین شکلی را روی کف دست‌شان دارند، کم‌تر از چیزی است که فکر می‌کنید. گفته می‌شود آدم‌هایی که حرف M کف دست‌شان دارند، آدم‌های خاصی هستند.آن‌هایی که حرف M کف دست‌شان دارند ظاهرا در تشخیص دروغ بسیار ماهر هستند و می‌توانند پنهان‌کاری‌هایی را که برای گیج کردن و به اشتباه انداختن‌شان صورت می‌پذیرد، برملا کنند.

 به زحمت می‌توانید دورشان بزنید و آن‌ها به سرعت می‌توانند دروغ و فریب را تشخیص دهند. این ویژگی اغلب میان زنان رواج دارد، ولی به این معنی نیست هر کس حرف M کف دست‌اش ندارد، فاقد خصوصیات بالا است.هم‌چنین کسانی که حرف M کف دست‌شان دارند می‌توانند رهبران بزرگی باشند و آینده‌ی خوبی در انتظارشان است.

**************************

متاسفانه من هم کف دستم دارم !!!



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ادرار گاو نر انرژی زاست!!!
یک شنبه 23 اسفند 1394 ساعت 5:44 | بازدید : 743 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

نوش جان !!!

طی تحقیقی که کیفیت نوشیدنی‌های انرژی‌زا را در برخی از معروف‌ترین برندهای تولید آن از جمله ردبول و مونستر بررسی کرد نتایجی بدست آمد که همگان را شوکه کرد. وجود مواد موجود در ادرار گاو نر در این نوشیدنی‌ها ابتدا غیر ممکن به نظر می‌آمد اما حقیقت داشت.

تائورین ترکیبی شیمیایی است که در بدن برخی از حیوانات وجود دارد و بخش مهمی از صفرا تشکیل می‌دهد و در روده بزرگ نیز یافت می‌شود و موجب ایجاد سایر بیماری ها می شود و مصرف آن مجاز نیست.این ماده در ابتدا از صفرا گاو یافت شد و برخی افراد آن را نوعی آمینواسید در نظر می‌گیرند در حالی که این ماده کربوکسیل ندارد و نمی‌توان آن را آمینواسید در نظر گرفت.

تحقیقات نشان داده است که در صفرا، کبد، ادرار گاو نر تائورین وجود دارد و تائورینی که در نوشیدنی‌های انرژی‌زا نیز وجود دارد از همین منابع بدست می‌آید. دانستن این موضوع که یکی از مواد تشکیل‌دهنده نوشیدنی‌های انرژی‌زا از دستگاه تناسلی گاو بدست می‌آید منزجرکننده است.

فیلمی از این اقدام را یکی از کارکنان یکی از این شرکت‌های تولیدکننده نوشیدنی‌های انرژی‌زا منتشر کرده است که بعد از انتشار آن آن کارمند را به علت زیر پا گذاشتن اصول و ضوابط آن شرکت و کارخانه تولیدی اخراج کردند.



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
طاووس سفید
یک شنبه 23 اسفند 1394 ساعت 5:42 | بازدید : 687 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عجیب‌ترین معمای تاریخ اینترنت
یک شنبه 23 اسفند 1394 ساعت 5:40 | بازدید : 687 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

به گفته میلیون ها کاربر اینترنت "Cicada 3301” سخت ترین و پیچیده ترین معمایی است که در اینترنت وجود دارد. این معما برای اولین بار سال 2012 در اینترنت قرار گرفت و دقیقا یک سال بعد دو مرحله بعد آن نیز ارائه شد.

 

در این معما شما تعدادی علائم ریاضی را می بینید که شبیه به یک سنجاقک کنار هم قرار گرفته اند. در کنار این معما یک یادداشت بدین صورت نوشته شده است.: "سلام، ما به دنبال باهوش ترین انسان در جهان هستیم به همین دلیل یک پازل خاص را طراحی کرده ایم. این پازل را حل کنید تا به محل قرارگیری سازمان ما برسید و جایزه بی نظیر خود را دریافت کنید.

 

 تا به حال جواب های مختلفی برای این معما ارائه شده است که هر کدام به نقاط مختلف دنیا از ژاپن گرفته تا غرب اروپا اشاره کرده اند. بسیاری اعتقاد دارند این سیستم برای افزایش امنیت کدنگاری ها در دنیاست و توسط دولت های بزرگ طراحی شده است.

افراد محدودی به نتیجه این معما رسیده اند و ادعا می کنند جایزه بزرگ را برنده شده اند ولی هیچوقت نام آن ها یا نام سازمانی که پشت این معما قرار گرفته است فاش نشده و همچنان همه دنیا در بی اطلاعی به سر می برد.



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
لاس زدن
یک شنبه 23 اسفند 1394 ساعت 4:49 | بازدید : 717 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

مراقب باشید . گاهی بعضی آدم ها میان داخل وبلاگ و با چند کلمه ساده خودشون زمینه خیلی چیزها رو برای خودشون فراهم میکنن . بعدش هدفشون را از ارتباط با جنس مخالف از خودگذشتگی خودشون بیان می کنند !!!

از خودگذشتگی جنسی !!!

این به چه معناست ؟! الان میگم . طرف میگه من باهاش ارتباط برقرار میکنم و پای درد دلش میشنیم تا نره بقیه رو از راه بدر کنه منحرف کنه ، من خودم منحرف نمیشم و از خودم به خاطر دیگران میگذرم !!!

این مسئله چندین آسیب وارد میکنه 

باید گفت که دختر یا پسری که بیمار هست در هر نقطه از اجتماع محیط اجتماع مثل کوچه خیابون بازار دانشگاه و ... میتونه یکی از سوژه های خودش رو انتخاب کنه و تازه به غیر از لوکس بلاگ انواع نرم افزارهای اجتماعی هست که دختر پسرای فراوانی در اون ها هستن و محیط گفتگوی اونها فراهمه حتی دیگه  الان در بازی ها این مسئله چت کردن هست .

پس ادمی که دلش بخواد رفاقت با جنس مخالف داشته باشه هرجایی که دوست داشته باشه میتونه به خواسته اش برسه و تو این جا براش یه عروسک بیشتر نیستی !!! 

دومین اسیب اینه که آدمی که بیمار هم نباشه رو هم تو بیمار میکنی یعنی شاید باعث انحراف یک نفر خودت بشی و وابستگی بهش ایجاد کنی و باز رهایش میکنی و این بیشتر صدمه روحی و روانی رو به فرد میزنه .

این صدمه زخمش شاید تا سالها بر روی روح افراد باقی بمونه 

میگی نه ؟ ببخشید چند وقت چند دقیقه چند روز چند ماه چند سال قراره تو با فرد یا افراد باشی که منحرف نشن و تو از خود گذشتگی کنی؟؟؟؟

اینجاست که تازه باید بفهمی خودت بیماری 

به واقع خودت رو بیمار کردی!

این افراد بعد یک مدت عادت میکنن به این مسئله و نبود چنین گفتگو هایی باعث احساس کمبود در خودشون میشه . پای بند به زندگی نیستن میدونید چرا ؟؟؟

چون خودشون رو بیمار کردن و همه مسائل و مشکلاتشون را باشنیده های خودشون از این و اون مقایسه میکنن و معیارهاشون میشه آموخته هایی هرچند غلط و اشتباه . 

اینجاست که حتی در زندگیشون به اطرافیانشون حتی همسرشون به عنوان یک بیمار نیازمند به خودشون نگاه میکنند !!! درحالی که خود شخص بیمار و نیازمند است . 

این افراد کمبودها و نیازهای درونی زندگی خودشون رو سعی میکنند به این شکل جبران کنند . 

و در واقع از خودگذشتگی جنسی آن ها یک بهانه بیش نیست

بهانه ای برای بودن با یک نفر 

شاید خیلی ها بگن خوب آقا خانواده فامیل و دوستان هستن ، بله همه هستن اما نیاز به جنس مخالف رو 90 درصد افراد نمی تونن در خودشون کنترل کنن . که اگه میتونستن که با بودن همه هیچ کس در جامعه ازدواج نمیکرد و خانواده ای برای بودن وجود نداشت . 

این بودن با یک نفر گاهی در این محیط های اجتماعی نرم افزاری 

بی معناست

به این مفهوم که در کنار سایر بیماری هایی که در فرد یا افراد ایجاد میکنه باعث بوجود آمدن روحیه تنوع طلبی در اشخاص میشه به نحوی که در اغلب اوقات بودن با چند نفر رو به بودن با یک نفر ترجیح میدن . چون تقریبا به اندازه 50 درصد میتونن خودشون رو در پشت نقاب وبلاگ مخفی کنن .

راه درمان افراد رو باید یاد گرفت و هرچیز رو باید به متخصصش سپرد

ایجاد حس بدبینی ، بی اعتمادی انتقام جویی از جنس مخالف و تنفر حداقل آسیب هایی است که افراد از این روش عملکرد میبینند و بیماری های جدیدی است که شاید در بیماری که فقط یک مرض داشت به واسطه درمان اشتباه شما هزاران بیماری دیگر و عیب هم پیدا کرد و اینجاست که شما مسول هستید هم در نزد وجدانتان هم در نزد خداوند. 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
جشن تولد میلیون دلاری
یک شنبه 23 اسفند 1394 ساعت 4:16 | بازدید : 686 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

یک وکیل موفق و پولساز در ایالت تگزاس آمریکا، با صرف ۶ میلیون دلار هزینه، تولد ۱۵ سالگی «مایا» دختر خود رو با شکوهی بی‌نظیر در تالاری که برای همین منظور از یکسال پیش در شهر سن آنتونیو ساخته شده بود، جشن گرفت!

پیت بول و نیک یوناس خوانندگان مشهور آمریکایی در جشن تولد این دختر برای ۶۰۰ مهمان مراسم کنسرت دادند و میک آپ آرتیست کیم کاردشیان، «مایا» رو برای شب تولدش آرایش کرده بود؛ کیک زیبای تولد مایا، به قیمت ۵۰ هزار دلار تهیه شده بود و خبرنگاران از چند روزنامه و کانال تلویزیونی آمریکا در طول شب، از برپایی جشن تولد مُجلل و کم سابقه این دختر ۱۵ ساله، عکس، فیلم و خبر تهیه میکردند.
 
 
پرخرج‌ترین جشن تولد جهان +عکس
 
پرخرج‌ترین جشن تولد جهان +عکس
 
پرخرج‌ترین جشن تولد جهان +عکس
 
پرخرج‌ترین جشن تولد جهان +عکس
 
پرخرج‌ترین جشن تولد جهان +عکس
 
پرخرج‌ترین جشن تولد جهان +عکس
 
پرخرج‌ترین جشن تولد جهان +عکس





:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یک مشت دزد
شنبه 22 اسفند 1394 ساعت 19:31 | بازدید : 642 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

وقتی کل بانکداری شما ربوی است 

وقتی همه دزد هستید این هم رویش گناهی نکرده بنده خدا !

جابه‌جایی اسکناس‌های 10 هزار ریالی با 100 هزار ریالی خزانه‌دار بانک را به ثروت 7 میلیاردی رساند.

به گزارش روزنامه ایران، راز اقدام خلافکارانه این مقام مسئول در بانک هنگامی فاش شد که اداره حقوقی بانک با مراجعه به پلیس استان گیلان از کم شدن اسرارآمیز پول‌ها در بانک خبر داده و خواستار پیگیری‌های پلیسی شد. مأموران آگاهی استان گیلان که خود را در برابر یک پرونده پیچیده می‌دیدند تجسس درباره این ماجرا را در دستور کار خود قرار دادند. در حالی که از آغاز بررسی‌های پلیسی در این باره مدت زیادی نمی‌گذشت آنان مدارکی به دست آوردند که نشان می‌داد یکی از مدیران بخش‌های خزانه‌داری این بانک در ماجرای کم شدن پول‌ها دخالت دارد. 

بدین ترتیب حرکات و رفتارهای او تحت مراقبت‌های نامحسوس قرار گرفت تا اینکه کارآگاهان دریافتند این مرد در سال اخیر ثروت زیادی به هم زده است. بنابراین گزارش، پلیس گیلان که اطمینان پیدا کرده بود خزانه‌دار جوان عامل کم شدن غیرمعمول پول‌های بانک است، او را بازداشت و تحت بازجویی قرار دادند. با وجود اصرارهای این مرد به بی‌گناهی، هنگامی که پلیس دلایل غیرقابل انکاری را ارائه داد و مرد خزانه‌دار پی برد راز خلاف‌هایش فاش شده است لب به اعتراف گشود و پرده از اختلاس 7 میلیاردی از خزانه بانک برداشت.

سردار «محمدرضا میرحیدری» فرمانده پلیسی استان گیلان در بیان جزئیات این خبر گفت: با شکایتی از سوی اداره حقوقی یکی از بانک‌های سطح رشت مبنی بر کم شدن پول بانک از خزانه، پیگیری موضوع در دستور کار پلیس قرار گرفت. کارآگاهان با پیگیری‌های همه‌جانبه و تحقیقات صورت گرفته به رئیس خزانه این بانک دولتی مشکوک شده و وی را دستگیر و جهت تحقیقات تکمیلی به پلیس آگاهی منتقل کردند و او در جریان بازجویی‌ها، اعتراف کرد. بنا بر اعلام سردار میرحیدری عامل این اختلاس از اهمال و سستی عناصر نظارتی بانک سوء استفاده کرده و با جابجایی اسکناس های 10 هزار ریالی با 100 هزار ریالی از خزانه بانک مرکزی استان که در محل خزانه این بانک مستقر است،  بتدریج در مدت یک سال 7 میلیارد و 920 میلیون ریال به خزانه انتقال و سپس پول‌ انتقالی را در قالب چک‌های مسافرتی آخر وقت اداری از بانک خارج می‌کرده است. 

بر اساس این گزارش، مرد خزانه‌دار 4 میلیارد و 450 میلیون ریال از وجوه سرقتی را پس از دستگیری به صندوق بیت المال عودت داده است. این کارمند با تشکیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی به مقام قضایی معرفی شد و هم اکنون نیز در زندان بسر می برد. به گفته فرمانده پلیس استان گیلان،  به منظور اهمال و کوتاهی عناصر نظارتی در مدت ارتکاب جرم، عناصر نظارتی احضار و تحقیقات از آنان از سوی مقام قضایی صادر  شده که مراتب تحت پیگیری است.

**********************************

یک وام برداشتم 10 میلیون برای حل مشکلات 

بایدحداقل 15 میلیون پس بدهم !!!

هنوز موفق به پرداخت سود پول نشدم ! چه رسد به اصلش !

جریمه روزانه دیرکردها هم بماند !!!

یک تلویزیون خریدم  اقساط 4 و نیم میلیون ! که نقدش بود 3 و نیم میلیون !!!

از بنیاد 15 خرداد که باید دستگیر مردم باشد !!!! یک میلیون تومان سود برای یکسال!!! 

باقی قابل بیان نیست امثال این مثال ها زیاد است

********************

اروپا و آسیا مثال ژاپن ، این ها مسلمان نیستند بانک دارند با پول مردم هم کار میکنند 

وام هم میدهند سود وامشان چقدر است .

همه دزدید و رباخوار

 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نمک گندیده !
شنبه 22 اسفند 1394 ساعت 19:20 | بازدید : 588 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

به هرچه بگندد نمک میزنند وای به ان روز که بگندد نمک 

شهردار یاسوج گفت: دانشگاه پیام نور واحد یاسوج به علت تغییر کاربری بدون مجوز از واحد مسکونی به واحد اداری پلمب شد.
 
محمد علی جاوید عصر امروز در جمع خبرنگاران اظهار داشت: یکی از ابزارهای که برای اعمال قانون در اختیار شهرداری قرار دارد کمیسیون ماده 100 است.
 
شهردار یاسوج با بیان اینکه اعضای این کمیسیون را نماینده دادستان، نماینده وزارت کشور و نماینده شورای شهر تشکیل می‌دهند عنوان کرد: کلیه ساخت و سازهای بدون مجوز و غیرمجاز در کمیسیون ماده 100 مطرح شده و پلمب، تخریب و صدور رای از اختیارات این کمیسیون است.
 
جاوید نقش رسانه‌ها را در اصلاح فرهنگ مهم خواند و گفت: فرهنگ‌سازی را باید از نسل جوان آغاز کنیم که در این راستا رسانه‌ها می‌توانند این کار مهم را به خوبی بر عهده بگیرند.
 
وی با بیان اینکه دانشگاه پیام نور بدون هماهنگی و استعلام از شهرداری اقدام به خرید یک واحد مسکونی در خیابان گلستان 6 شهر یاسوج کرده است ابراز کرد: مسئولین این دانشگاه بلافاصله بدون اخذ مجوز اقدام به تغییر کاربری این واحد مسکونی به اداری کرده و بدون افزودن ظرفیت پارکینگ سبب ایجاد مزاحمت و مشکلات ترافیکی برای ساکنین محله شدند.
 
جاوید بیان کرد: با توجه به اینکه در گذشته چندین بار مکاتباتی را با مسئولان دانشگاه پیام نور دانشگاه یاسوج برای رفع این مشکل داشتیم و به علت کم توجهی آنها پرونده به کمیسیون ماده 100 ارجاع و این کمیسیون رای به پلمب این واحد دانشگاهی صادر کرد.
 
جاوید اظهار داشت: دانشگاه می‌تواند در صورت جلب نظر کارشناسان کمیسیون ماده 5 تغییر کاربری داده و پلمب این ساختمان باز شود.
 
وی با بیان اینکه تخلفات ساختمانی بسیاری در شهر یاسوج رخ می‌دهد تصریح کرد: امسال حدود 2 هزار پرونده در رابطه با تخلفات ساختمانی به کمیسیون ماده 100 ارجاع داده شد.
 
**********************
جهت اطلاع خوانندگان محترم 
کمسیون ماده 100 تصمیم گیری درباره یک زمین یا کلهم ملک توسط معاونت محترم عمران
استانداریهاست که به صورت شورایی با یکسری از اعضای مشخص اظهار نظرکرده و
تصمیم نهایی میگیرند 
 


:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
«منار جنبان» در نوروز هر ساعت، یک تکان!
شنبه 22 اسفند 1394 ساعت 19:10 | بازدید : 553 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

«در ایام معمول سال، روزی دوبار صبح و دوبار بعد از ظهر آن هم در صورتی که بازدید کننده در محوطه «منار جنبان» حضور داشته باشد، این بنای تاریخی را حرکت می‌دهم اما در نوروز و به دلیل ازدحام جمعیت شاید هر یک ساعت، یک بار «منار جنبان» حرکت داده شود.»

به گزارش ایسنا، نخستین‌بار در نوروز 92 بود که خبر رسید؛ شاید «منارجنبان» برای همیشه بی‌حرکت بماند، بنایی عجیب و پیچیده که صحبت‌های مسئولان حاکی از آن بود که در صورت تکان دوباره، احتمال تخریب آن وجود دارد.

در آن زمان حتی اعلام کردند؛ «کارشناسان به این نتیجه رسیده‌اند که «منار جنبان» ساخته نشده است تا به‌طور دائم و روزانه چند ده‌بار تکان داده شود، این تکان‌ها به‌مرور باعث تخریب مناره‌ها می‌شود.»

براساس صحبت‌های مسئولان اصفهانی قرار بود تا در قالب یک طرح پژوهشی، گروهی شامل کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی اصفهان همزمان با مرمت مناره‌ها، به بررسی عوامل تکان خوردن آن‌ها به‌صورت علمی بپردازند و بررسی کنند که آیا تکان‌ دادن مناره‌ها در درازمدت باعث وارد شدن آسیب جدی به این بنا می‌شود؟

با پایان مرمت‌ها از اواخر سال 1391 تا اوایل 1392 روی این بنای تاریخی، حتی این بحث از سوی مسئولان میراث فرهنگی اصفهان مطرح شد که پس از به پایان رسیدن این عملیات، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تصمیم ندارد دوباره مناره‌ها را مانند گذشته تکان دهد، چون این اتفاق باعث آسیب رسیدن به منار جنبان می‌شود.

«منار جنبان» در نوروز هر ساعت، یک تکان!


این صحبت‌ها و اتفاقات در حالی مطرح شدند و رخ دادند که کمتر از یک سال پس از مطرح شدن این سخنان،«منارجنبان» به تکان‌هایش ادامه داد، تکان‌هایی که این‌بار گفته می‌شود براساس کنترلی مدیریتی در حال انجام است.

تکان‌های منارجنبان، کنترل شده است


ناصر طاهری؛ معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان پس از گذشت حدود 3 سال از اظهارنظرهای متفاوت اولیه، این‌بار اعتقاد دیگری دارد.

او در گفت‌وگو با خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا می‌گوید: ویژگی منارجنبان حرکت دادن آن است، ما نمی‌خواهیم این ویژگی را از آن بگیریم، هرچند در اصل این بنا، برای تکان دادن ساخته نشده است. اما تصمیم داریم با مدیریت کنترل شده و در زمان‌بندی خاص و براساس نیاز این بنای تاریخی را حرکت دهیم.

وی تاکید می‌کند: منارجنبان در نوروز براساس یک برنامه ریزی منظم و مدیریت کنترل شده برای مسافران نوروزی تکان داده می‌شود.

او با اشاره به اینکه در ایام معمول سال و از زمانی که براساس نظر کارشناسان مطالعات و پژوهش‌هایی درباره احتمال تخریب آن در این تکان‌ها انجام شده است، می گوید: از سال گذشته (1393) در ایام معمول سال، روزی دوبار صبح و دوبار بعد از ظهر آن هم در صورتی که بازدید کننده در محوطه منارجنبان حضور داشت این بنای تاریخی را حرکت می‌دادیم.

«منار جنبان» در نوروز هر ساعت، یک تکان!


به گفته وی در ایام نوروز و به دلیل ازدحام جمعیت و اینکه گاهی مواقع صف بازدید کننده تا خیابان کشیده می‌شود، شاید هر یک ساعت یک‌بار منارجنبان حرکت داده شود.

طاهری با تاکید بر اینکه تعداد تکان‌ها و قدرت هر تکان برای این بنای تاریخی مدیریت شده انجام می‌شود‌، گفت: اگر این ویژگی را از آن بگیریم، دیگر امکان بازگشت آن را نداریم. در واقع «منار جنبان» به دلیل این ویژگی‌اش شهرت دارد. باید این شهرت به گونه‌ای برای عموم مردم نمایش داده شود اما باید مراقب باشیم که کاری نکنیم تا آن را از دست دهیم و با مطالعه میزان حرکت کنترل می‌شود.

معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان درباره بررسی‌های یک سال گذشته «منار جنبان» هم اظهار می‌کند: بررسی‌ها منتج به یکسری مرمت‌ها شد که توسط پیمانکار امانی سازمان که در خود این اداره کل کار می‌کند، صورت گرفتند. استحکام بخشی و مرمت جزو این اقدامات بود.

یک کارشناس مناره‌ها را تکان می‌دهد


او تاکید می‌کند: در واقع حرکت ندادن منارجنبان یک شبهه بود که پس از پایان رسیدن مطالعات به این نتیجه رسیدیم؛ «تکان دادنش مشکلی ایجاد نمی‌کند» چون آستانه تحمل و ظرفیت بنا مشخص شد و فقط یک نفر از کاشناسان سازمان میراث فرهنگی اصفهان امکان تکان دادن این بنا را دارد نه مانند گذشته که هر کس می توانست آن را با هر قدرتی حرکت دهد.

به گزارش ایسنا، بنیان این مناره در دوره‌ی ایلخانی و در اواخر پادشاهی «اولجایتو» بر زمین گذاشته شد. بنایی که به‌عنوان مقبره‌ای برای «عمو عبدالله» عارف و زاهد دوره‌ی ایلخانی ساخته شد و شامل یک سنگ بزرگ مرمری و یک پارچه روی قبر بود و دورتادور آن به خط ثلث و به‌صورت برجسته سوره‌ی «یاسین» حجاری شده بود. در آن زمان روی آرامگاه «عمو عبدالله» فقط یک بنای بدون مناره ساخته شد، بنایی شامل یک ایوان آجری که مکانی را برای زائران این زاهد فراهم می‌کرد.

اما تاریخ این بنای ساده و ارزشمند، 300 سال پس از ساخت مقبره‌ی «عمو عبدالله» متفاوت شد، زمانی‌ که دانشمندان دوره‌ی صفویه دو مناره روی این مقبره ساختند تا آن را متفاوت با دیگر بناهای شهر اصفهان کنند.

در واقع شهرت بنای اعجاب‌انگیز و کوچک «منارجنبان» با پهنای 9 متر و بلندای 17 متر، این است که با تکان دادن یکی از مناره‌ها، مناره‌ی دیگر و حتا کل ساختمان تکان می‌خورد. ایوان بنا به سبک مغول ساخته شده‌ است و از آن دوره کاشی‌کاری‌هایی دارد؛ ولی شکل مناره‌ها نشان می‌دهد که احتمالا در پایان دوره‌ی صفوی به ایوان اضافه شده‌اند.

تکان خوردن مناره‌های این بنا تا مدت‌ها برای دانشمندان پرسش‌برانگیز بود. معماری اسرارآمیز آن برای بسیاری هنوز هم در ابهام است. منطقی‌ترین علتی که برای تکان خوردن مناره‌ها وجود دارد، پدیده‌ی فیزیکی تشدید یا پدیده‌ی رزونانس است، چون مناره‌ها سبک معماری مشابهی دارند و تکان خوردن یکی روی دیگری اثر می‌گذارد.

بعد از تبدیل شدن «منار جنبان» به جاذبه‌ی توریستی، برنامه‌ای برای تکان دادن مناره‌ها در زمان‌ها مشخص اجرا شد. در حالی که خاصیت لرزه‌پذیر بودن اثر برای مقاوم‌سازی بنا در برابر زلزله در آن ایجاد شده است. 

***************************

از ساخت منارجنبان می توان علم و عمل را همزمان باهم آموخت !

به این معنا که حرف زدن و پند و نصیحت دیگران و عمل نکردن خود شخص به آن ها ...!!!

همین طور می توان از آن آموخت که در کنار علوم اسلامی باید سایر علوم را نیز فراگرفت

تا هم قدم با تمام جامعه باشی و حرفت موثرتر از باقی افراد باشد و بلعکس !!!

 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
همسر زیرک
شنبه 22 اسفند 1394 ساعت 19:3 | بازدید : 675 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

همسر باهوش سب بلاتر 

 

همسر سپ بلاتر در روز تولد او درخواست جالبی برای ثابت کردن پاکی و سلامت کاری رئیس سابق فیفا داشت.

 

 سپ بلاتر رئیس سابق فیفا تولد 80 سالگی خود را جشن گرفت. او سال بسیار تلخ و کابوس‌واری را پشت سر گذاشت و چه‌بسا بسیار خوشحال باشد که این سال شوم برای او به پایان رسید.

 

 همسر ایرانی بلاتر در روز تولد رئیس سابق فیفا یک درخواست بسیار جالب داشت. او از رؤسای جمهور بعضی از کشورها که بلاتر را چهره‌ای پاک و درست می‌دانند خواست تا تولد او را رسماً تبریک بگویند تا از این طریق ثابت شود که رئیس فیفا چهره‌ای مورد اعتماد بوده است.

 

 بلاتر به خاطر پرونده فسادی که در دوران ریاستش در فیفا داشت، شش سال از هر گونه فعالیت ورزشی منع شده است.

 

 «لیندا باراس» - همسر سپ بلاتر - در یک خانواده ارمنی در ایران به دنیا آمده است.
 
**********************
این زن باهوش به واقع از روسای جمهور سایر کشورها خواسته است به جای حرف زدن صرف ، کمی هم دست عمل داشته باشند . به این معنا که وقتی آن ها به صورت رسمی تبریک بگویند و همچنان ارتباط خود را با او سب بلاتر حفظ کنند این مسئله می تواند شرایط روحی روانی همسرش را بهتر باسازی کند . و از همین موضوع حتی می تواند در دادگاه های بین المللی به نفع همسرش استفاده کند. 

 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
جدیدن به این نتیجه ....
شنبه 22 اسفند 1394 ساعت 18:58 | بازدید : 509 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

جدیدن به این نتیجه رسیدم که اگه فقط من خلاف کنم قانون یهو بالا سرم ظاهر میشه باقی مملکت کلهم آزاد آزادن !!!

رئیس پلیس فتا ناجا با اشاره به تلاش پلیس، دادستانی و وزارت ارتباطات برای از رده خارج کردن سیم‌کارت‌های بی نام و نشان، از ثبت ۱۱ هزار سیم کارت یکی از اپراتورهای تلفن همراه به نام فردی که به هیچ وجه از این موضوع اطلاع نداشت، خبر داد.

به گزارش تسنیم، سردار کمال هادیانفر با اشاره به تلاش پلیس فتا برای روشن کردن اصالت سیم‌کارت‌های تلفن همراه برخی اپراتورها در کشور، با اعلام خبر وجود 2.5 میلیون سیم‌کارت بی نام و نشان در سال گذشته در کشور، اظهار کرد: کسانی که نمی‌خواستند هویتشان شناسایی شود به راحتی با پرداخت 4 هزار تومان بیش از نرخ سیم‌کارت‌های دارای هویت، اقدام به خرید این سیم کارت‌ها از دکه‌های روزنامه‌فروشی می‌کردند.

رئیس پلیس فتا ناجا ادامه داد: ما در گزارش خود از وضعیت موجود که به همکارانمان در معاونت تنظیم مقررات وزارت ارتباطات و دادستانی کشور ارائه شد عنوان کردیم که در حال حاضر فردی در کشور وجود دارد که بدون اطلاع خودش و با جعل و سوءاستفاده از عنوان وی، بیش از 11 هزار سیم‌کارت به نامش ثبت و فعال شده است.

وی افزود: در جلسات برگزار شده مقرر شد که هیچ فردی نمی‌تواند بیش از 7 سیم کارت فعال داشته باشد و سیم‌کارت‌های هشتم به بعد، توسط اپراتورها سوزانده شود تا هر کس به این امر معترض بود، با مراجعه به اپراتورها، اعتراض خود را عنوان کرده و دلایل لزوم در اختیار داشتن این سیم‌کارت‌ها را عنوان کند.

هادیانفر گفت: در حال حاضر پلیس فتا به شدت به دنبال حذف سیم‌کارت‌های بدون نام و نشان در کشور است و خوشبختانه تعداد این سیم‌کارت‌ها نیز به شدت کاهش یافته و در تلاشیم تا با نام و نشان‌دار کردن تمام سیم‌کارت‌های موجود در کشور، امکان سوءاستفاده از سیم‌کارت‌های تلفن همراه را به حداقل ممکن برسانیم.



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
اطلاعیه 7
پنج شنبه 20 اسفند 1394 ساعت 23:38 | بازدید : 617 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

این وبلاگ تا اطلاع ثانوی بروز رسانی نخواهد شد 

و 

مدیر این وبلاگ هیچ وبلاگ دیگری نیز ندارد

همه موفق باشید 

یاعلی



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
متاسفم
پنج شنبه 20 اسفند 1394 ساعت 23:14 | بازدید : 637 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

متاسفم برای جامعه ای که طلبه اش جهت پاسخگویی شرعی اینترنت را مرجع برای افراد قرار میدهد 

متاسفم برای اشخاصی که تحت عنوان طلبه در فضای مجازی ظاهر شده و موجب تشویش اذهان عمومی میشوند

لازم به ذکر است که این موضوع جرم است و شرع و قانون هر دو برای این چنین اشخاصی حکم دارند 

ضمن ان که حضرتعالی اگر طلبه باشی که نیستی 

باید مطلع باشید که در اسلام و حوزه ها مباحثه امری عادی است

و اگر وقت ندارید که بعید است با احکام اسلامی آشنا نبودید

بیخود میکنید که ادعاهای واهی در فضای مجازی دارید.

 

مباحثه با یک مثلن طلبه :

 

طلبه
طلبه
11:44amبسم الله الرحمن الرحیم

http://www.enzar.loxblog.com

 

شما
حکم شرعی عدم پرداخت زکات ؟

 

طلبه
خخخ
گناهه

 

شما
حکم شرعی را نمی توان از طریق نظرات پسخی دهی کرد
احکام را هم وهکذا
زیرا بسته به مرجع تقلید هر شخص و وابسته به شرایط است ک ه گاه نیاز است از شخص سوال شود

 

طلبه
حالا احکام رو همینطوری تو چت اگه بدونم میگم
ولی مسائل اعتقادی شرح میخواد
درسته
بنده حکم کلی و احتیاطی رو میگم
من که رساله ی 13 مرجع نیستم

 

شما
به چه احکامی احتیاطی گفته می شود ؟
معنای احتیاط واجب ؟

 

شما
پاسخگویی به احکام خود شرایطی دارد که باید رعایت شود

 

طلبه
من از رساله امام میگم

 

شما
احکام اگر اشتباه بیان شود حق راهنما گیرنده بر گردن راهنما کننده است

 

طلبه
از خودم فتوا نمیدم برادر

 

شما
از رساله امام
!

 

طلبه
در واقع بطور اموزشی
نه قطعی

 

شما
تقلید ابتدایی از مجتهد میت حکمش چیست؟

 

طلبه
جایز نیست

 

شما
آیا امام زنده است؟

 

طلبه
من هم مقلد امام رحمة الله نیستم
خخخخ

 

شما
سن و سال چند جوان به امام می خورد؟
متولدین دهه 1340

 

طلبه
احکام که بطور کلی عوض نمیشه

 

شما
و ماقبل آن تا دهه 1350 عموما مقلد امام رحمه هستند

 

طلبه
یه سری احکام مشترکند

 

شما
جهت اطلاع

 

طلبه
به اونها میشه کلی جواب داد برای مقلد هر مرجع

 

شما
حکم تقلید ابتدایی از مجتهد میت بنابر فتوای

 

طلبه
ولی احکام اختلافی رو فقط حکم امام و رهبری
بقیه رو نمیدونم
لطفا هم از جدل بپرهیز

 

شما
آیات عظام اراکی امام خمینی بهجت تبریزی خویی سیستانی صافی فاضل گلپایگانی مکارم و نوری
جایز نیست
اما

 

طلبه
11:58amبله
افرین
مرحبا
من که گفتم رساله 13 مرجع نیستم
در ضمن با یک سرچ تو گوگل میشه پیدا کرد
الان هم وقت ندارم
 
***********************
جهت اطلاع خوانندگان محترم ادامه پاسخ :
اما بنابر فتوای آیت الله زنجانی تقلید از مجتهد میت یا فوت شده جایز است به شرط آن که در زمان حیات آن مجتهد ممیز بوده باشد شخص مقلد هرچند که بالغ نبوده باشد.
بنایر حکم آیت الله خامنه ای مدظله العالی تقلید از مجتهد میت بنابر احتیاط جایز نیست . 

 لازم به ذکر است که جهت احکام روز که مطابق با شرایط اجتماعی روز است مانند خرید و فروش دلار و .... مقلد باید از حکم فقیه جامع الشرایط که اعلم است تبعیت کند و شرایط تقلید و باقی مسائل حاشیه ای را از رساله مرجعی که از آن تقلید می کنید استخراج نمایید . 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بهشت ارغوان
پنج شنبه 20 اسفند 1394 ساعت 23:9 | بازدید : 689 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )
در بخش معرفی این وب‌سایت آمده است: کپی کردن از مطالب بهشت ارغوان آزاد است. ان شاء الله لبخند حضرت زهرا نصیب همگیمون.
ضمن عرض تسلیت شهادت بی‌بی دو عالم حضرت زهرا (س)، جای دارد که وب‌سایت زیبا و کاملبهشت ارغوان که در آن سعی شده تا تمام بخش‌های زندگی پربرکت بانوی دو عالم گردآوری گردد، معرفی شود.

این وب‌سایت که به شکلی کامل تمام احادیث، روایات، قصه‌ها و بخش‌های مختلف زندگی ایشان را جمع آوری کرده، مجموعه‌ای خوب برای برداشت‌هایی از سبک زندگی حضرت زهرا مهیا نموده است.

از حضرت زهرا در قرآن و حدیث تا رفتار با فرزندان و اخلاق اجتماعی و ویژگی‌های معنوی، همه در این وب‌سایت جمع شده است. تقریبا کلمه یا موضوعی نیست که بیننده بخواهد وجود آن عبارت یا موضوع در زندگی حضرت زهرا را ببیند و در این وب ‌سایت نباشد.

نکته مهم و جالب اینجاست که وبسایت بهشت ارغوان با داشتن بخش زبان انگلیسی، کمک زیادی در شناساندن مادر سادات به انگلیسی زبانان کرده است.

برای بازدید از این سایت به آدرس  http://sedighe.ir مراجعه کنید.


:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
حکایت زندگی
پنج شنبه 20 اسفند 1394 ساعت 6:13 | بازدید : 624 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

اسلام و روانشناسی اسلامی و غیر اسلامی همه میگن که اگر در زندگیت کم بگذاری و طرف مقابلت به انحراف کشیده بشه تو مقصر هستی و اگر تو کم نگذاری و اون به انحراف کشیده بشه خودش مقصر هست . میگن دو نفر زن و شوهر باید باهم رفیق باشن و از هم نترسن راحت حرف دلشون رو بزنن تا بتونن راحت تر  مشکلاتشون رو حل کنن . 

اما مراقب باشید

 مراقب باشید و بدونید که طرف مقابل شما باید فهم اسلامی داشته باشه و واقف به احکام اسلامی باشد.

افراد چند دسته تقسیم میشوند:

یا متظاهر به انجام احکام اسلامی هستند

یا واقعا احکام اسلامی را رعایت میکنند

یا هیچگونه اشناییتی با احکام اسلامی ندارند ولی اندک مطالعاتی دارند 

یا آشنائیت ندارند و مطالعه هم ندارند و طوطی وار عمل میکنند

اگر یکی از دو طرف واقف به احکام اسلامی و طرف دیگه نه ؛ اینجاست یک طرف مجبوره خودش رو با طرف مقابلش همتراز کنه .

اینجاست که به هم کفو بودن در ازدواج میرسیم 

برای فردی که واقف به احکام اسلامی است این همترازی سخت و دردناک خواهد بود اگر همترازی وجود نداشته باشه . به چندین دلیل :

1- همیشه زجر میکشه بابت افکار و عملکرد طرف مقابلش 

2- تازمانی که بتونه طرف مقابلش رو اصلاح کنه باز هم باید زجر بکشه و چون اصلاح پذیری یک شبه اتفاق نمی افته و نیازمند زمان هست و از طرفی دیگه باید خودش رو با میزان فهم و کلام و گفتار و رفتار طرف مقابلش هماهنگ کنه تا بتونه روی اون تاثیر بگذاره خودش نابود میشه !!! 

چون همین جاست که مورد طعنه و تمسخر طرف مقابلش واقع میشه

هیچ وقت سعی نکنید با ازدواج کسی رو اصلاح کنید چون ازدواج درمان نیست نیاز است. بدونید کسی که سالها در خونه پدرش به یک شکل بوده و زندگی کرده و زمینه نداره یا خودش نمیخواد یا نخواسته رفتار و گفتار و کردارش رو درست کنه درنتیجه توی خونه و زندگی شما هم نمیتونه اصلاح بشه و زندگی شما به طلاق عاطفی و ناهنجاری و زجر ختم میشه . 

ادامه نداره تا همین جا کافیه

 

هرکی به اندازه خودش از این متن برداشت کنه حوصله توضیح اضافی نیست



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تنفر
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 23:22 | بازدید : 3053 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دوقلوها
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 23:11 | بازدید : 526 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

همیشه داستان‌های مربوط به تولد دوقلوها جالب بوده توجهات را به خود جلب کرده اما 7 داستانی که در زیر به آنها می‌پردازیم از جذابیت بیشتری برخوردار است که شاید باور آنها برای شما سخت باشد. اما تولد دوقلوها همیشه برای مادر نشان سخت بوده و بعد از تولد نیز نگهداری آنها زحمت بیشتری دارد که این امر باعث می‌شود بزرگ‌ کردن آنها شیرین‌تر شود.

1-بردار و خواهر دوقلویی که به خاطر اختلاف 20 دقیقه‌ای یک سال با هم اختلاف سنی داشتند
دوقلوهای آمریکایی که به خاطر اختلاف 2 دقیقه‌ای در تولدشان با هم یک سال اختلاف سنی دارند. در آخرین روز از سال 2014 مادری که به دلیل درد زایمان راهی بیمارستان شده بود. در آخرین دقایق سال 2014 اولین فرزند خود و در دقایق آغازین سال 2015 دومین فرزند خود را به دنیا آورد و این دختر پسر که دوقلو هم هستن با هم یک سال اختلاف سنی دارند.
 
عجیب و غریب ترین دوقلوهای دنیا+ تصاویر
 
2- بردارهای دوقلویی که در دو دهه مختلف به دنیا آمدند
تصور دوقلوهای که در سال 2 سال متفاوت به دنیا آمده‌اند شاید قابل درک باشد اما در مورد این دو برادر موضوع جالبتر است زیرا آنها در دو دهه متفاوت متولد شدند اما موضوع هیجان انگیزتر این است که اختلاف زمانی بین تولد این دو برادر تنها 30 ثانیه است و همین 30 ثانیه باعث شده آنها در دو دهه متفاوت متولد شوند. پدر این دو پسر از این موضوع بسیار خوشحال زیر معتقد است نام فرزندانش همیشه در خاطر همه می‌ماند و استفانو و مارچلو آخرین نوزادان به دنیا آمده در سال 2009 و دهه مربوط بودند.
 
عجیب و غریب ترین دوقلوهای دنیا+ تصاویر
 
 
3- دو قلوهایی که با اختلاف 87 روز به دنیا آمدند
 وقتی ماریا جونز الیوت متوجه شد که دیگر وقت متولد شدن نوزادانش است به بیمارستان مراجعه کرد شاید هیچگاه فکر نمی‌کرد که نوزادان دوقلویش با اختلاف 87 روز به دنیا بیایند. بعد از این که امی به دنیا آمد پزشکان متوجه شدند که قول دیگه می‌تواند تا 9 ماهگی صبر کند و این موضوع در کتاب گینس نیز ثبت شده است.
 
عجیب و غریب ترین دوقلوهای دنیا+ تصاویر
 
4-دو قلوهایی که در یک روز پدر شدند
جرمو و جاول دو برادر دوقلو که در یک روز و در یک بیمارستان پدر شدن و حتی نوزادانشان توسط یک ماما به دنیا آمد. در ابتدا باور این موضوع برای دو برادر عجیب بود.
 
عجیب و غریب ترین دوقلوهای دنیا+ تصاویر
 
5- سنگین‌ترین دوقلوهای به دنیا آمده در جهان
 وقتی سوسان هیوز برای تولد دوقلوهایش به بیمارستان مراجعه کرد ماما متوجه شد که نوزادان بیش از اندازه سنگین و درشت هستند بعد از 14 ساعت دو نوزاد سوزان به دنیا آمدند که مجموع وزن آنها 9 کیلوگرم بوده است که سنگین‌ترین دوقلوهای متولد شده در بریتانیا بودند که زایمانشان به صورت طبیعی بوده است و این رکود در کتاب گینس ثبت شده است.
 
عجیب و غریب ترین دوقلوهای دنیا+ تصاویر
 
6- مادری که سه جفت دوقلو در 5 سال به دنیا آورد
آندریا و مارک ریواس زوجی خوشبخت بودند که در ابتدا ازدواجشان بامشکل عدم باروری آندریا مواجهه بودند و فکر می‌کردند که هیچ وقت نتوانند صاحب فرزند شوند اما بعد از 5 سال رویای آنها به حقیقت پیوست و اولین دوقلوی آنها متولد شد و بعد از یک سال و شش مهم جفت دیگر دوقلوهایی آنها متولد شدند این موضوع تعجب همه را برانگیخت و این قضیه آنجا مهیج تر شد که 5 سال بعد از به دنیا آمدن اولین دوقلوها این زوج خوشبخت جفت سوم دوقلوهای آنها نیز متولد شد و آنها هم اکنون صاحب 3 پسر و 3 دختر هستند.
 
عجیب و غریب ترین دوقلوهای دنیا+ تصاویر
 
7- دوقلوهایی که دوقلو نبودند
 پس از 3 مبارزه با ناباروری جولیا بالاخره حامله شد و وقتی برای تست سونوگرافی راهی بیمارستان شد متوجه شد که او دوقلو حامله است و هر دو نوزادش پسر هستند و در نهایت پسرانش در سال 2009 متولد شدند اما بعد از تولد آنها پزشکان متوجه شدند که در واقع دوقلوهای او دوقلو نیستند و از هیچ نظر شرایط دوقلو بودن را ندارند فقط در یک روز متولد شده بودند.
 
عجیب و غریب ترین دوقلوهای دنیا+ تصاویر

 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
گرانبهاترین جواهرات سلطنتی دنیا
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 20:40 | بازدید : 251 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )
گرانبهاترین جواهرات سلطنتی دنیا  داشتن جواهراتی که نماد عشق و وفاداری به طرف مقابل هستند، تنها  به معنای میزان ثروت شخص نیست بلکه درجه و مقام اجتماعی او را نیز نشان می‌دهد.

جواهرات گرانبها از زمان گذشته تاکنون در بین خانواده‌های سلطنتی هر دوره، عنصری مهم تلقی می‌شده‌اند. ملکه‌ها و دوشیزگان در قصر همیشه انواع مختلف جواهرات گرانبها را از گردن خود آویزان نموده و در مراسم و میهمانی‌ها شرکت می‌کردند.

زیبایی و قدمت این جواهرات آنقدر تحسین برانگیز است که ما امروز قصد داریم 10 جواهر گرانبها و متعلق به خاندان‌های سلطنتی در دنیا را به شما نشان دهیم.

 – گردنبند ماری آنتوانت

گردنبند ماری آنتوانت

اولین و گرانبهاترین قطعه جواهر در دنیا متعلق به این گردنبند الماسی است که متعلق به ملکه «ماری آنتوانت» فرزند پنجم پادشاه آستریاست. گردنبند را با الماس‌های ریز و درشت ساخته  و در وسط آن از دو الماس بیضی شکل زرد رنگ با چند الماس صورتی در قسمت انتهایی آن استفاده کرده‌اند. الماس‌ها همگی از جنس پلاتینیوم هستند و وزنی معادل 8/5 قیراط دارند.  مروارید سفید رنگی که از انتهای گردنبند آویزان شده به تنهایی 7/6 قیراط و الماس زرد 5/24 قیراط وزن دارد. قیمت این گردنبند حدود 3/7میلیون دلار است.

 

– گردن آویز ملکه ماری

گردن آویز ملکه ماری

دومین نمونه، این گردنبند زیبای ملکه «ماری» در انگلیس است. گفته می‌شود وی ،گرانبهاترین جواهرات را داشته ودر ساخت این نمونه از 34 الماس زرد و سفید کمک گرفته‌اند. ملکه ماری این گردنبند را به دخترش پرنس «مارگارت» هدیه داد. گردنبند مرواریدی دیگری نیز از این دوره رسیده که قدمتی 500 ساله دارد. قیمت این  گردنبند 1 میلیون و828224دلار است.

– تاج و گل سینه پرنس مارگارت

تاج و گل سینه پرنس مارگارت

پرنس مارگارت، آخرین فرزند دختر پادشاه ژرژ، ثروتمندترین بانوی انگلیسی بوده که به واسطه ثروت خود همیشه صاحب گرانبهاترین جواهرات دنیا بوده است. برای نمونه در ساخت این تاج الماسی زیبا از الماس‌های ریز و درشت با موتیف‌های آویزان استفاده شده است. ویژگی جالب توجه این است که تاج براحتی تبدیل به  گردنبند می‌شود. قیمت گل سینه آن 344/448 دلار  و قیمت تاج 1 میلیون و 704 هزار و 576 دلار است.

 

-دستبند دوشیزه ویندسوز

دستبند دوشیزه ویندسوز

دوشیزه ویندسوز پس از ازدواج با پرنس ادوارد، زیباترین و گرانبهاترین جواهرات انگلیس را از آن خود کرده بود. این دستبند زیبا و خیره‌کننده دارای طرحی به شکل پلنگ است که با الماس، زمرد و یاقوت کبود تزئین شده است و قیمتی معادل 12 میلیون و 417هزار و 369دلاردارد.

 

 – تاج زمردی ملکه سوئد

تاج زمردی ملکه سوئد

این تاج زمردی متعلق به ملکه سوئدی« کاتریانا هنکل» است. تاج را از الماس‌ها و زمردهایی با وز101/27 قیراط ساخته‌اند و قیمتش 12/76 میلیون دلار است.

 

 – گردنبند معروف Cascade

گردنبند معروف Cascade

  با ازدواج پرنس آلبرت دوم و دوشیزه ژارلن، زیباترین و جذاب‌ترین جواهرات موناکو طراحی شدند. از میان آنها باید به گردنبند cascade اشاره کرد. مجموعه جواهرات این شاهزاده از 12737 الماس،6 مروارید درشت و 18 کیلو طلای زرد تشکیل شده است. قیمت دقیق این نمونه در دست نیست ولی به نظر بسیار گران می‌رسد.

 

 – حلقه یاقوت کبود پرنسس دایانا

حلقه یاقوت کبود پرنسس دایانا

حالا که صحبت از جواهرات سلطنتی شده، جا دارد از حلقه  نامزدی زیبای کیت میدلتون نیز یاد کنیم. این حلقه را پرنس شارلت به ملکه دیانا هدیه داده است. یاقوت کبود بیضی این حلقه با الماس‌های گرد و براق تزئین شده و یکی از زیباترین نمونه‌ها در کل دنیاست. قیمت آن حدود 39  هزار و488دلار است.

 

 – گردنبند الماس پرنس کاپوتا

گردنبند الماس پرنس کاپوتا

این گردنبند متعلق به پرنس کاپوتا پادشاه معروف اسپانیا است. در ساخت گردنبند از الماس، زمرد و کریستال‌های معروف لندنی استفاده کرده‌اند. می‌گویند این گردنبند در زمان گذشته بر گردن فیل مورد علاقه ماهاراجه معروف آویزان بوده و ارزشی برابر با 100 هزار پوند دارد.

 

– گردن‌بند الماس و زمرد مکله ماری

گردن‌بند الماس و زمرد مکله ماری

این گردنبند که گران‌ترین طلای دنیاست، متعلق به آخرین ملکه ایتالیا، «ماری جور» است  و با انواع الماس و زمردهای درشت و کوچک تزئین شده است. این گردنبند  گرانقیمت را کمپانی وانکلیف و آرپلز ساخته است.

 

– تاج و گل سینه صدفی مکله رومانی

تاج و گل سینه صدفی مکله رومانی

این تاج خیره‌کننده و گل سینه زیبا ،متعلق به ملکه رومانیایی است که فرزند بزرگ پرنس آلفرد بوده است. گل سینه وی در تمام دنیا مشهور است و به شکل صدف ساخته شده است. به تاج زیبا با سنگ‌های درخشان و طلای خالص هم نگاه کنید.



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عجل
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 20:38 | بازدید : 244 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

حدود ساعت پنج بعد از ظهر دیروز خبر مرگ زن 70 ساله‌ای در بلوار شهدای یافت‌آباد از سوی مأموران کلانتری 151 یافت‌آباد به بازپرس کیشیک قتل اعلام شد.
 
ماجرا از این قرار بود که این پیرزن به همراه اقوام خود در گلزار شهدای یافت‌آباد در حال تدفین پیکر برادر خود بود که به علت تجمع زیاد افراد در بالای قبر و سست بودن سازه‌های قبر، ناگهان دیواره‌های قبر فرو می‌ریزد و این پیرزن 70 ساله در داخل قبر و زیر خاک مدفون می‌شود.
 
با حضور مأموران آتش‌نشانی در گلزار شهدای یافت آباد، این پیرزن از زیر خاک بیرون آورده شد و در اختیار ماموران اورژانس قرار گرفت اما این پیرزن به دلیل شدت جراحات وارده، جان خود را از دست داد.
 
محسن مدیرروستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای امورجنایی تهران، دستور تحقیقات بیشتر در رابطه با علت این اتفاق را صادر کرد.



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
متاهل های مجرد در دنیای مجازی
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 20:31 | بازدید : 229 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

متاهل های مجرد در دنیای مجازی

گاهی اوقات مسائلی در سطح جامعه و روزنامه ها و سایت ها مطرح می شود که باور آن برایمان سخت است تا جایی که انگار قصه است و برای زندگی خصوصی ما اتفاق نمی افتد. تصور کنید خبر یک بیماری مسری در یکی از کشور های مجاور به گوش ما می رسد نگران آن روزی هستیم که نکند این ویروس مرزها را بشکند و وارد کشورها شود. خیلی از مشکلات امروزی ما مانند همین ویروس ها مهمان ناخوانده زندگی ما هستند.
 
تاسف انگیز می شود وقتی وجود این ویروس ها و بیماری ها برایمان عادی شود و برای در امان ماندن از آن ها تلاشی نکنیم. خیلی راه دوری نروید چرا که همین مانیتورهای به اصطلاح ساده و بی خطر زندگی و روابط شما را تحت الشعاع خود قرار داده است.
 
این روزها حرف از دختران و پسرانی است که از ازدواج واهمه دارند و تن به آن نمی دهند. نکته ی مهمی که افراد آن را دست کم می گیرند ترک عادات و رفتارهای دوران مجردی است. بعضی از این شرایط فردی و برخی دیگر خانوادگی هستند و فرد در اینکه بتواند خود را با شرایط جدید سازگار کند نقش زیادی دارد. اما مشکل اصلی از آن جایی شروع می شود که این آمادگی به دست نیاید و آن گاه آمار طلاق ها در سال های اولیه زندگی مشترک بالا می رود.
 
 
تصور کنید دختران و پسرانی که تا دیروز زمان مشخصی برای استراحت خود نداشتند و بیشتر اوقات خود را در فضای مجازی پرسه می زدند با تصمیم به شروع ازدواج و زندگی متاهلی وارد دنیای جدیدی می شوند که این ویژگی ها بسیار متفاوت با دنیای مجردی است.
 
در تحقیقاتی که مشاوران ازدواج و طلاق انجام داده اند به این نتیجه رسیدند که عامل بسیاری از جدایی های بعد از ازدواج رفتارهای دوران مجردی است. آن گونه که آمار ها نشان می دهد در 9 ماهه امسال 122 هزار و 340 واقعه طلاق به ثبت رسیده است. نوجوانانی که دائم مورد توجه والدین بودند و هیچ گاه کمترین مسئولیتی را قبول نکردند نمی توانند از پس مسئولیت های زندگی مشترک بر بیایند.
 
ویروس های مدرن قدرتمند امروزی که به خاطر تاثیر گذاری شان بی صدا و قدم به قدم  وارد زندگی ما می شوند که گمان نمی کنیم راه خطایی رفته ایم تا حدی جزئی از دنیایمان می شوند و با خودشان هزار توجیه و دلیل به همراه دارند. ویروس های رفتاری قدرت این را دارند که با عبور از هر مرزی با توجه به فرهنگ و دین مردم آن مرز و بوم خود را تغییر شکل دهند تا با استقبال بیشتری مواجه گردند. 
 
 
 
ارتباط های اینترنتی نامناسب تا چند سال گذشته چندان مرسوم نبود اما با گذشت زمان و پر رنگ تر شدن ابزار، این نوع ارتباط هم روز به روز قوی تر و با امکانات بیشتری در اختیار افراد قرار گرفتند. سالهاست که زمزمه هایی از این نوع ارتباط مجازی نامناسب شنیده می شود اما این روزها زمزمه ها تبدیل به فریاد هایی گوش خراش شده اند. ارتباطات در دنیای مجازی به خاطر نوع آن و وسیله ای که بین ما و شخص دیگری قرار دارد صورت می گیرد، به راحتی قابل کنترل در دنیای واقعی نیستند. کلمات مخفی شده پشت مانیتور احساسات مخفی درونشان را به خوبی می پوشانند.
 
حال با تمام صحبت ها می توان به دو نکته اشاره کرد که سیر کردن در دوران مجردی بعد از ازدواج می تواند عواقب ناخوشایندی داشته باشد و قبل از ازدواج باید تمام مسائل و صحبت ها در قالب جلسات مشاوره حل شود.


:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مهراب قاسم خانی برای شقایق دهقان
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 16:42 | بازدید : 262 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

دل نوشته عاشقانه مهراب قاسم خانی برای شقایق دهقان

دل نوشته عاشقانه مهراب قاسم خانی برای شقایق دهقان

مهراب قاسم خانی متولد 1350 می باشد. او چند سالی است که با شقایق دهقان ازدواج کرده و حاصل این ازدواج یک پسر به نام نویان است.

مهراب قاسم خانی متن زیر را برای همسرش شقایق دهقان نوشته است:

دل نوشته عاشقانه مهراب قاسم خانی برای شقایق دهقان

 

اولين بارى كه ديدمش تقريباً بيست سالش بود. از چند سال قبلش كار كردن رو شروع كرده بود. براش مهم بود كه روى پاى خودش وايسته.

با اين كه دستمزد هاى راديو و گروه كودك خيلى پايين بود ولى هيچ وقت از باباش پول تو جيبى نگرفت. توى قيطريه بزرگ شده بود ولى پرايد قسطيش رو با جمع كردن همون دستمزد هاى كمش خريد.
پرايدى كه شد اولين ماشينمون. از خونه ويلايى پدرى اومد توى زيرزمين چهل مترى. زيرزمينى كه شد اولين خونه مون… از اون روزا ده سال ميگذره. هنوز روى پاى خودشه.

پله پله رشد كرد و كمك كرد كه من هم كنارش رشد كنم و پا به پاى من نه، بيشتر از من خرج خانواده رو گردن گرفت. كار كرد، همسرى كرد، دوستى كرد، مادرى كرد و درخشيد. امروز نه تولدشه، نه سالگرد ازدواجمونه. ولى همينجورى دلم خواست بهش تبريك بگم اين زندگى رو. و بيشتر از اون به خودم تبريك بگم.

دل نوشته عاشقانه مهراب قاسم خانی برای شقایق دهقان

 

 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زود فراموش می شوم
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 14:47 | بازدید : 267 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
حرف های ناب
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 14:39 | بازدید : 367 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زنان مطمئن
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 12:33 | بازدید : 260 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

زنانی که هرگز اهل خیانت نیستند

 
صفات بهترین زنان؛ سبكبار و بی آلایش، نرم‏خو و خوش‏رفتار، مطيع و موافق، "آنگاه كه همسرش خشم گيرد، خواب به چشمش نرود تا از او راضى گردد" و در غياب شوهرش حافظ او باشد.
 امام رضا علیه‌السلام: امیرمؤمنان علی عليه‌السلام فرمود: بهترين زنان شما پنج دسته ‏اند. پرسیدند: آن پنج دسته كدامند؟
 
حضرت فرمود: زنان ساده و بى ‏آلايش، زنان دل رحم و خوش خو، زنان هم دل و همراه، زنى كه چون شوهرش به خشم آيد تا او را خشنود نسازد، خواب به چشمش نيايد و زنى كه در نبود شوهرش از او دفاع كند؛ چنين زنى كارگزارى از كارگزاران خداوند است و كارگزار خدا هرگز خيانت نمى‌‏ورزد.
 
متن حدیث:
 
قالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام خَيْرُ نِسَائِكُمُ الْخَمْسُ قِيلَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ وَ مَا الْخَمْسُ قَالَ الْهَيِّنَةُ اللَّيِّنَةُ الْمُؤَاتِيَةُ الَّتِي إِذَا غَضِبَ زَوْجُهَا لَمْ تَكْتَحِلْ بِغُمْضٍ حَتَّى يَرْضَى وَ إِذَا غَابَ عَنْهَا زَوْجُهَا حَفِظَتْهُ فِي غَيْبَتِهِ فَتِلْكَ عَامِلٌ مِنْ عُمَّالِ اللَّهِ وَ عَامِلُ اللَّهِ لَا يَخِيب.
 
 "اصول کافی، جلد5، صفحه 325"
انشاالله خداوند کارگزاری از کارگزاران خودش نصیب همه جوانان به فضل خود بفرماید 
الهی آمین


:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دیشب .....
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 5:37 | بازدید : 324 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

 

 

دیشب موقع خواب خیلی فکر کردم و متوجه شدم کسی که باهاش حرف میزدم و اومد بهم گفت چرا از دخترا متنفری احتمالا همون عشق خودم بوده . 

خودش رو پشت یه وبلاگ و اسم جدید دیگه قایم کرده و اومده حرفش رو بزنه ، متوجه شدم منظورش از ادم متظاهر مذهبی که دینی درس میده ولی ادم کثیفیه خودم هستم متوجه شدم اون گوشیش رو داده دست پسری که بین من و اون قرار گرفت و اون پسر با من پیامک بازی میکرده نه اون . متوجه شدم من رو ادم هرزه ای میدونه که زمانی که اون گوشیش رو داده به اون پسر من پیام تقاضای جنسی بهش دادم . متوجه شدم همین که این جا پشت نقاب وبلاگای دیگه و اسامی مختلف می اومد اینجا و شروع میکرد به حرف زدن منم سر به سرش میگرفتم همین شده .... /. 

دیر متوجه شدم اما متوجه شدم 

جالبه که تو تا مرز مرگ و زندگی بری و فلج بشی و شفای خودت رو به واسطه امام رضا علیه السلام از خدا بگیری فقط بخاطر اینکه بخوای برقراری ارتباط جنسی با یه دختر داشته باشی و او نع بگه !!!

 جالب این جاست که همان زمان همان پسر بخاطر اعمالی که مرتکب شد رفتیم و به پدرش به برادرش گفتیم که دیگه بس کند . اما توسط همین عشق گفته شد که من اون را تهدید کردم و ان پسر ناجیش شده نشانه این حرف چند پیامک بود که به برادر همان ناجی نشان داده شده بود !

من فقط یک سوال از برادرش پرسیدم گفتم شما شماره من رو داشتی یا داری؟

گفت یعنی چی ؟

گفتم از کجا فهمیدی که من پیامک زدم ؟

خشکش زد و رنگش پرید گفتم شماره ات چند است بگو گفت چرا گفتم میخواهم تهدیدت کنم ! بیشتر متعجب شد از سر ناچاری گفت به او رو  برویش زنگ زدم شماره ام افتاد . گفتم ذخیره اش کن . ذخیره کرد گفتم زنگ بزن به دوستت فلانی مخابرات شماره های مرا بگیر !!! زنگ زد فقط یک شماره بود شماره ای که او ذخیره کرده بود . گفتم از باقی خانواده ام را هم بگیر . گفت نه کافیست متوجه شدم !

گریه دار است که با همین روش خودت را مسخره کرده

جالب است که در همان زمان هیچگاه هیچگاه هیچ ارتباط خاصی مثل بیرون رفتن ها گردش ها یا حتی جوک های زشت و هرزه بینمان رد و بدل نشد و هیچگاه پا از حد فراتر نگذاشتم اما بعد به همین سادگی ....

فهمیدم که حق با پدرم هست حق با پدرم بود 

ان پسر به او نزدیکتر از من به اوست و این شخص بیش از حد به او نزدیک شده و نزدیک است انقدر که جرئت میکند به جای او حرف بزند تصمیم بگیرد گفتم از کجا میدانی ؟ گفتم نمیدانم دیدم ! آن قدر مطمئن به جای ان دختر با من حرف میزد که الله اعلم و .../.

اصلن لزوم آن که تلفن دست شخصی دیگر بدهد که با من حرف بزند را درک نمیکنم . لزوم که چه عرض کنم خود این کار برایم قابل هضم نیست . 

خیلی چیزها قابل هضم نیست

من تاالان فکر میکردم که او شوخی میکند دوست ندارد خجالت میکشد نمیخواهد تغییر کرده و .... هزاران حرف قانع کننده به خودم میزدم تا به خودم بقبولانم که او به این دلایل دوست ندارد یا نمی خواهد با من روبرو شود .

اما الان فهمیدم که او مرا انسانی کثیف و غیر قابل اعتماد میداند

و ترس دارد از روبرو شدن با من و تمام حضور او در میان این همه

وبلاگ به اسامی مختلف صرفا بخاطر امتحان کردن من بوده و

درحالی که من شوخی و خنده داشتم بابت رفع کدورت ها و

سعی به فراموشی سپردن گذشته را داشتم او نع دقیقا

برعکس در حال سنجش و امتحان من بوده نه هیچ چیز

دیگر .

این ها یعنی تفاوت های آزار دهنده .

او آن پسر را که وارد زندگی زن و شوهری دیگری شده بود و عامل طلاق آن دو و خودش با ان دختر مجبور به عقد شده بود و شرب خمر داشت و دوستانی .... و در حضور او در حضور خود او با دوست خود او بازهم رفیق شده بود و ارتباط داشت و .... که الان هم قادر به اثباتش هستم را قابل اعتماد دانست و به او تکیه کرد و گوشی دستش سپرد و سرنوشت تمام عمر و زندگیش را اما به من ........

نمیخوام دیگر هیچ چیز از حرف هایش را بشنوم و راجع بشان فکر کنم چون بسیار آزار دهنده است . به ترحم نیازی ندارم . 

عبرت بگیرید از سرنوشت من

 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
لوکس بلاگ
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 5:36 | بازدید : 279 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

لوکس بلاگ تو هم خرابی مث من میفهممت . 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
میگن
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 4:58 | بازدید : 295 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

میگن وقتی ناراحتی سکوت کن و حرفی نزن من وقتی ناراحتم مینویسم بعد که میام میخونم خودم گاهی خندم میگیره و درستشون میکنم ولی خوب .



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
قصد داشتم ...
سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت 22:10 | بازدید : 296 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

امشب شب عجیبی بود واقعا عجیب 

قصد داشتم در وبلاگم مطالب متعددی مثل مدیریت افکار و بخشی از زندگی امه ام را بنویسم اما پشیمان شدم ؛ تا بشود تجربه ای برای دیگران اما دیگر این کار را نخواهم کرد . سال ها صبر کردم تا برخی پشته پرده های مشکلات زندگیم که نابودم کرد را بفهمم و هر زمان که چیز تازه ای را می شنوم سخت متاثر و ناراحت شده و در لاک خودم فرو میروم . 

امشب دختری امد به وبلاگم و حرف هایی زد که سخت متاثرم کرد. او گفت پسری را دوست داشته و او تنهایش گذاشته گفت مطمئن است که پسر با کسی جز او نبوده و نیست گفت با این که به او عکسی از پسر نشان داده شده که با دختری دیگر بوده !!! گفت با پسر چت کرده و مطئن نسبت به استمنا کار بودن او هست چون پسر خودش به او گفته !!! گفت او از پسری که ادای دینداران در می آورد و کثیف است بدش می اید و متنفر است گفت یک شب گوشیش را دست عشقش داده تا با یک پسر دیگر به جای او چت کند و این بین حرف های جنسی رد و بدل شده که پاک شده توسط عشقش و ....... خیلی حرف های دیگر . وقتی امدم به او توضیحاتی بدم این دختر فقط دو کار انجام میداد 

یا حرف را عوض میکرد یا حرفم را مستقیم میکرد و در اخر هم رفت 

همه این ها یعنی نمی خواست بشنود چون دوست نداشت

چون احساس درد و ناراحتی داشت

وقتی من هم آمدم زندگیم را به او و افکارم را به او بیان کنم باز هم نمیخواست بشنود اینجاست که فقط باید گوش باشی . 

به او گفتم :

هر پسری با معشوقه اش شوخی و خنده دارد حرف میزند جنسی یا غیر جنسی چون او را محرم خود میداند . اما به او ظلم نمیکند افسار زندگیش را به او میدهد و دوستش دارد و با وجود او نیازی به خود ارضائی ندارد و هرگز این مطلب را با عشقش بیان نمیکند چون نیازی به این مطلب ندارد . 

گفت از او ظاهر است نه باطن گفتم از کجا میدانی پاسخی نداد .

نشد که او بگویم :

چرا همان زمان که گوشی تو دست خودت بوده یا هست از او و شماره اش پیام ها و درخواست های جنسی دریافت نمیکنی ؟ یا همان زمان دریافت نکردی ؟ 

نشد که بگویم چرا تا گوشیت دست دیگری افتاد پیام های جنسی اغاز شد ؟

نشد که بگویم چرا حرمت عشقت را شکستی و او را بازی دادی و افسار زندگیت را دادی دست پسری دیگر که او با کسی که احساس میکرد دوستش داری و دوستت داشت را به دست بگیرد ؟

چرا اجازه دادی پسری دیگر وارد زندگیت شود و کسی که مثلن دوستش داشتی را نابود کردی ؟

امدی که بپرسی چرا از دختر ها متنفرم 

جوابت 

به خاطر همین حرف ها و کارها

تنفر من بی دلیل نیست . 

خوب است بدانی 

رئیس من یک روحانی بود در سرحد حجت الاسلام و المسلمین که میشود همان فوق لیسانس خودمان داشتم  او انسانی کثیف بود از من خواست از زن بچه مردم عکس بگیرم بدهم به او تا او آن شخص را از کار برکنار کند و من را به جای او بنشاند 6 ماه فشار تحمل کردم اما قبول نکردم هرگز چون ناموس رفیقم ناموس من بود و هست  و هرگز چشم به زن و بچه رفیقم نمی اندازم بخاطر پست و مقام دیگری یا خودم . او پول و کالا هایی که برای نیازمندان می امد برای دانشجو یان می امد را بین کارمندان توزیع میکرد تا حرفش خریدار داشته باشد مخالفت کردم و جلویش ایستادم . جالب بود برام مرا از کار اخراج کرد نامه زد به حراست نامه زد به دستگاه های امنیتی استانم که من :

دزدم در اموال دست بردم 

من بی ناموسم دست به دختران مردم زدم 

بهشان تعرض جنسی و غیر جنسی کردم 

این وسط همه تحقیق کردند و بررسی و دیدند که من نه تخلف کردم نه تعرض کردم نه دزدی کردم بلکه صرفا چون جلوی دزدی و تخلف و تعرض را گرفته ام اخراج شده ام !!!

به من گفتند سکوت کن بخاطر لباس شخص به خاطر آن مجموعه و برو 

برو که اگر بمانی دیگر نمی توانی تحملش کنی بهتر است دور باشی

که اگر به اونزدیک بمانی چون به خواسته اش نرسیده هر روز

برایت مشکلی جدید ایجاد خواهد کرد به خاطر عقده های خودش

و جایی دیگر بلافاصله مشغول به کارم کردند . 

سکوت کردم هرچند اشتباه

نه بخاطر خودم فقط بخاطر........

الان تو از چه صحبت میکنی و قضاوت بی سند بی هیچ ....../.

میخواستم به او بگویم :

هی فلانی از پسران منجی بترس و هرگز اجازه دخالت ان ها را در زندگیت نده

اما نشد که بگویم :

میخواستم به او بگویم که تو به او اعتماد نداشته و نداری که اگر میداشتی میان خودت و او دیگران را حایل قرار نمیدادی دیوار نمیخواستی فقط حس میکردی که به او اعتماد داری و الا ............ 

من خودم قبلن با هیچ احدی شوخی نمیکردم به من میگفتند او خشک است اخلاقش و ...

او به من آموخت :

او امشب به من آموخت که هی فلانی دیگر هرگز با کسی شوخی نکن چه خوب و چه بد چون ممکن است هر کسی در پشت شوخی و حرف هایش نقشه و افکار بدی داشته باشد و سادگی حرف های تو را با پلیدی افکار خودش مقایسه کند . 

او به من آموخت :

عشقی وجود ندارد دور افکار باطلت خط بکش 

که در سادگی دوست داشتن تو شاید طرف مقابلت این طور نباشد

حرفش درست بود :

چون بعد حرف های او معشوقه ام حتی فرصت شنیدن حرف های مرا نداشت و با ان که فقط برای او نوشتم سلام چند لحظه وقت داری او بسیار سریع رفت !!!

عجیب برام دردناکه که ده سال تو افکارت یک چیز باشه و دیگری ..........

زمانه به من یاد داده که نباید به دنبال اثبات چیزی به افراد باشم و باید افراد را وقتی تفکرشان اشتباه است و چیزی را قبول نمیکنند باید باافکارشان تنها بگذارم . که در 90 درصد اوقات همین کار رو انجام دادم . 

خیلی تلخ است :

اما غریبه غریبه باش غریبه بمان و دیگر به من نزدیک نشو

تو مرا به این سرحد تنفر از دخترها رساندیسرحدی که

باعث شده هرگز دیگر به دختری اعتماد نکنم نزدیک

نشوم و همیشه دیواری پولادین بین من و جنس

مخالفم باشد دیواری که هرگز برداشته نخواهد

شد شک نکن

تو هم بگذار من با افکارم تنها باشم 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یا صاحب الزمان
سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت 20:9 | بازدید : 284 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عشق خاکبرسر
سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت 20:7 | بازدید : 262 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

به سرحد مرگ از این دخترا متنفرم

اینا ارزش گفتن همون عزیزم رو هم ندارن 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
واقعیت با نمک
سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت 20:6 | بازدید : 262 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

هرکی نکته رو گرفت تقلید کنه !!!

خخخخخخخخ



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دیوث زادگان
سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت 20:4 | بازدید : 290 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نادان
سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت 20:1 | بازدید : 277 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

معروف ترین جراح هفت ساله در هند 

معروف ترین جراح هفت ساله در هند + عکس

به گزارش پارس ناز یک نوجوان هندی با نام اکریت جاسوال عنوان باهوشترین فرد هندی را به خود اختصاص داده است.

اکریت در سال ۲۰۰۰ و در ۷ سالگی توانست نخستین موفقیت پزشکی خود را به دست آورد. بیمار وی دختری ۸ ساله بود که هزینه کافی برای رفتن به بیمارستان را نداشت.

سوختگی دست این دختر به حدی بود که جمع شده و به شکل مشت درآمده بود. با اینکه اکریت هیچ تجربه ای در جراحی نداشت، ولی این دختر را مورد عمل جراحی قرار داد و او دیگر می توانست انگشتان خود را باز و بسته کند.

همچنین اکریت به مطالعات پزشکی خود ادامه داد و دارویی برای درمان سرطان را در ۱۲ سالگی  ساخت. او هم اکنون کوچکترین دانشجوی دانشکده پزشکی هند است.

******************************

حالا بنشین وبلاگ بروز کن

نادان



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
واقعیت تلخ
سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت 19:50 | بازدید : 259 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

سطل آشغال :

وسیله ای ا ست موجود در خیابان ها جهت ریختن زباله در اطراف آنها !

مدرک تحصیلی :

کاغذی مستطیل شکل، در ابعاد مختلف که بسته به مقطع ، قیمتش فرق می کند !

حراج :

اصطلاحی است که در آن به قیمت اصلی کالا درصدی اضافه کرده و با ماژیک قرمزروی آن خط زده و قیمت اصلی کالا را در زیرش درج می کنند …!

رئیس :

فردی که وقتی شما دیر به سر کار می روید خیلی زود می آید و زمانی که شما زود به اداره می روید یا دیر می آید و یا مرخصی است …!

بزرگراه :

نوعی پیست رالی به همراه یادگیری به روز ترین فحش های ۲۰۱۰ !

شب امتحان :

شب التماس به درگاه خداوند !

شب توبه !

البته مجموعه برگه های کمک آموزشی (تقلب) هم بد نیست.

تحقیق :

Copy & Pasteکردن مقالات اینترنتی !

بیرون هم که پروژه می فروشن … ۲۰ تا ۳۰ هزار تومن هلو !

گارانتی :

یک اسم صرفا زیبا و خوش تلفظ که تنها کابرد آن در هنگام خرید است !



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دخی سرباز
سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت 19:48 | بازدید : 299 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

ماجرای سربازی رفتن خانوم‌ها

 

صبحگاه:
فرمانده: پس این سربازه‌ها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !) کجان؟
معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن

 

ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند…
سلام سارا جان
سلام نازنین، صبحت بخیر
عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر
سلام نرگس
سلام معصومه جان
ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی…

صبحانه:
وا… آقای فرمانده، عسل ندارید؟

چرا کره بو میده؟
بچه‌ها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفع میکنه
آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم

بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه)
فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید
وا نه، لباسامون خاکی میشه …
آره، تازه پاره هم میشه …
وای وای خاک میره تو دهنمون …
من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا …

ناهار
این چیه؟ شوره

تازه، ادویه هم کم داره
فکر کنم سبزی اش نپخته باشه
من که نمی‌خورم، دل درد میگیرم
من هم همینطور چون جوش میزنم
فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید!
بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما کلفتیم؟
برو خودت غذا درست کن
والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمی‌کنم، حالا واسه تو …
چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد

بعد از ناهار
فرمانده: کجان اینا؟

معاون: رفتن حمام
فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد، اما صدای داد او در میان جیغ سربازه‌ها گم میشود…
هوووو…. بی شعور
مگه خودت خواهر مادر نداری…
بی آبرو گمشو بیرون…
وای نامحرم…
کثافت حمال…
(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!)

بعد از ظهر
فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟

یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟
جوجه بدون برنج
رژیمی عزیزم؟
آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم.

شب در آسایشگاه
یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟

فرمانده: بله بسیار زیاد!
خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیم
فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!

فرمانده میره تو آسایشگاه:
وا…عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو
راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو
فرمانده: بلندشید برید بخوابید!
همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اند
فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟
واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم.
آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده
فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی.
سرباز: آخه گناه داره، طفلکی
مهشید: ما اومدیم سربازی یا زندان! عجبا!



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بچه خوشگل
سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت 19:45 | بازدید : 343 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

کودکی فلسطینی با چشمانی دو رنگ متفاوت 

کودکی فلسطینی با چشمانی دو رنگ متفاوت +عکس

بسام ماضی کودکی 10 ساله فلسطینی در روز چند بار به جلوی آینه می رود و این سوال را از خود می پرسد که چرا رنگ دو چشمانش با هم فرق دارند و هیچ یک از فامیل و حتی برادرانش مانند او نیستند.والدین این کودک چهل روز پس از تولدش متوجه اختلاف رنگ در چشمان کودکشان شدند و پزشکان به آن ها گفتند که اختلال در عملکرد کبد و طحال در بدن کودک باعث این عارضه شد.

بسام ، دانش آموز کلاس پنجم ابتدایی که یک چشمش آبی رنگ و دیگری قهوه ای می باشد و می گوید که به علت این عارضه در مدرسه با مشکلات و ناراحتی های زیادی روبرو می شود، و همکلاسی هایش دائماً درباره این مساله از او سوال می کنند و گاه وی را مورد تمسخر قرار می دهند.

حسام پدر 36 ساله این کودک فلسطینی می گوید که نگرانی از وضعیت چشمان پسرش باعث شده است که به مدت چهار سال درحال مراجعه به بیمارستان های مختلف برای یافتن درمانی برای این مشکل باشد.وی وجود چنین عارضه ای را درمیان خانواده خود و همسرش بی سابقه می داند.

کودکی فلسطینی با چشمانی دو رنگ متفاوت +عکس

حسام می گوید: پزشکان بزرگی کبد و طحال را باعث اختلاف در رنگ چشمان بسام دانسته اند و حال پسرش خوب می باشد ولی وی همواره حالت سرماخوردگی دارد و به هیچ وجه تحمل گرما را ندارد و پزشکان این را با اختلاف رنگ چشمانش مرتبط می دانند.

ایاد الهلیس رئیس بخش لیزر بیمارستان دولتی بیماری های چشم در باریکه غزه اظهار داشت علت اختلاف رنگ چشم به اختلاف مقدار رنگ ملانین موجود در عنبیه بر می گردد که تعیین کننده رنگ چشم است.
الهلیس افزود : ممکن است اختلاف رنگ چشم ، علل وراثتی یا بیماری و یا بر اثر عارضه های اکتسابی باشد.

این پزشک متخصص گفت که ممکن است که اختلاف رنگ چشم بر اثر ابتلای فرد به التهاب عنبیه ظاهر شود که این یک بیماری شایع است اما درصورت شفای بیمار، رنگ چشمانش به حالت عادی باز می گردد.وی افزود که طبق تحقیقات، از هر هزار نفر 5 نفر به چنین حالتی مبتلا  می شوند و این اختلاف رنگ بر بینایی فرد تاثیر نمی گذارد.

کودکی فلسطینی با چشمانی دو رنگ متفاوت

کودکی فلسطینی با چشمانی دو رنگ متفاوت +عکس

 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آیا حرف من زر زیادی بود؟؟؟
سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت 14:51 | بازدید : 274 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
3:07amجالب بود
شما
چی جالب بود؟
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
وبت
راستی رفتی؟
شما
کجا؟؟؟
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
وبم
شما
رفتم
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
چطور بود؟
شما
قشنگه
شما
بعضی دل نوشته مسخره است
ولی خوب کلیتش همون قشنگه
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
کدوماش مسخرست؟؟
شما
حالا اینا حرفای دلت خودت هست؟
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
نه حرفایه دل عممه خو آره دیگه خیلی باهوشی
شما
سال خرگوش بدنیا اومدم
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
میگم بگو مامانت اسفند دود کنه برات
شما
مثلن این که طرف گفته عزیزم سمت من نیا اعصابم زیر درخت البالو گم شده
این یعنی چی؟
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
چش نخوری
من رابطه میخوام نه اعصاب خوردی
شما
اسفند که سهل است فروردین و اردیبهشت و باقیم رو هم اگه برام دود کنه بازم تو چشم میکنی
خخخخخخخخخخخخخخخخخ
مگه گوشی هستی تو؟
به گوشی وقت رابط میزنی شارژ میشه
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
یعنی اگه من اعتماد به نفس تورو داشتم با چنگال به داعش حمله میکردم
شما
تو رو هم رابطه شارژ میکنه؟؟؟؟
اوهو
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
3:19amزرات بد رو مخمه داداشی بای

  *****************************

ملت قضاوت با شما

من اهل رابطه داشتن با هیچ احدی نیستم و نخواهم بود

تنها ارتباط من با معشوقه نازنیم ( همسر آیندم ) بوده و هست و خواهد بود و بس 

رابطه را هم هرچه میخواهی شما برای خودت معنیش کن

برایم مهم نبوده و نیست و اهمیتی هم برایم ندارد

ازدواج را من به رابطه ترجیح میدهم

معشوقه ام رفیقم را هم با هیچ احدی عوض نکرده و نمیکنم



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0